boghzetalkh.persianblog.ir
بغض تلخبغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/
بغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
8.3 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
8.281 sec
SCORE
6.2
بغض تلخ | boghzetalkh.persianblog.ir Reviews
https://boghzetalkh.persianblog.ir
بغض تلخ
بغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/post/124
ساعت ۱۱:۱٩ ب.ظ روز چهارشنبه ٢٩ مهر ۱۳۸۸. هم مرگ برجهان شما نیز بگذرد. هم رونق زمان شما نیز بگذرد. وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب ، بردولت آشیان شما نیزبگذرد. بادخزان نکبت ایام ناگهان ، برباغ و بوستان شما نیز بگذرد. در مملکت چو غرش شیران نماند و رفت ، این عوعوی سگان شما نیز بگذرد. چونیزه برای ستم دراز ، این تیزی سنان شما نیز بگذرد. آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست ، گرد سم خران شما نیز بگذرد. بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت ، هم برچراغدان شما نیز بگذرد. بسی کاروان گذشت ، پس نوبت کاروان شما نیز بگذرد.
دلتنگی - بغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/post/136
ساعت ٩:۱٩ ق.ظ روز چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۳٩٠. تو نیستی و صدای تو. هوای خوب این خونه هست. صدای پای عطر گل. صدای عشق دیوونه هست. تو از من دور و من دلتنگ. تو آبادی و من ویرون. همیشه قصه این بوده. یکی خندون یکی گریون. همیشه قصه این بوده. توی یک لحظه ، توی یک دیدار. یک زخم از زهر یک لبخند. تمام عمر فقط یک بار. پس از اون ، زخم پروردن. پس از اون ، عادت و تکرار. ولی نصف یک روح این ور. یک نیمه اون ور دیوار. خودت نیستی ، صدات مونده! صدات چشمام رو گریونده! دلم روی زمین مونده! فقط از تو همین مونده! نفس های عزیز من.
گاهی ... - بغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/post/141
ساعت ۸:٤٠ ق.ظ روز شنبه ٢٥ آذر ۱۳٩۱. گاهی مسیر جاده به بن بست می رود. گاهی تمام حادثه از دست می رود. گاهی همان کسی که دم از عقل می زند. در راه هوشیاری خود مست می رود. گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست. وقتی که قلب خون شد و بشکست می رود. اول اگرچه با سخن از عشق آمده. آخر خلاف آنچه که گفته است می رود. گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند. وقتی غبار معرکه بنشست می رود. اینجا یکی برای خودش حکم می دهد. آن دیگری همیشه به پیوست می رود. وای از غرور تازه به دوران رسیده ای. وقتی میان طایفه ای پست می رود.
بغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/post/146
ساعت ٩:٠۸ ب.ظ روز دوشنبه ٢٩ اردیبهشت ۱۳٩۳. عشق چیز عجیبی ست. وقتی از من دیکتاتوری می سازد زود رنج که تنها تورا انحصاری میخواهد. از تو نازک دلی که اشک مرا تاب نمی آورد. عشق چیز عجیبی نیست. اما من و تو عجیب . درباره : غریبانه ، میان لشکری انسان، که راه واژه ی انسانیت را در غبار این زمان گم کرده اند ، راه می جویم! پروفایل مدیر : محسن. شنبه ٤ مهر ۱۳٩٤. دوشنبه ٢٩ اردیبهشت ۱۳٩۳. دوشنبه ۱٥ اردیبهشت ۱۳٩۳. بازماندگان دهه ی شصت خورده ی شصت. شرق و غرب - صلح و جنگ. جمعه ٢ دی ۱۳٩٠. کمیتهی پیجوی آزادی دانشجویان دربند.
ترس مرد - بغض تلخ
http://boghzetalkh.persianblog.ir/post/143
ساعت ۱٠:۳۸ ب.ظ روز جمعه ۱٩ مهر ۱۳٩٢. که تمام زندگی اش. خلاصه شده است,. در چند قاب رنگ و رو رفته ی آویخته از دیوار! درباره : غریبانه ، میان لشکری انسان، که راه واژه ی انسانیت را در غبار این زمان گم کرده اند ، راه می جویم! پروفایل مدیر : محسن. شنبه ٤ مهر ۱۳٩٤. دوشنبه ٢٩ اردیبهشت ۱۳٩۳. دوشنبه ۱٥ اردیبهشت ۱۳٩۳. بازماندگان دهه ی شصت خورده ی شصت. شرق و غرب - صلح و جنگ. جمعه ٢ دی ۱۳٩٠. کمیتهی پیجوی آزادی دانشجویان دربند. ایستگاه خنده -اس ام اس جدید ،عاشقانه-سرکاری -طنز-عکس -مطلب. لیست وبلاگ های تخصصی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
گذشته ها گذشته - فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/post/198
هر زمان یادم کنی. من با غمت خو کرده ام. باران نرم نرمک بر گونه های گل می چکید. در چنین روز شگفت. من و ما در دل این کوه و هوا. چه غروبی و چه غمی. هر زمان بر گرد این گردون رسید. باش تا بر یاد آن گذشته. قطره اشکی بفشانی ز سرور. گردش ایام این است. 1777;۳۸٧/۸/٦ساعت ۱۱:۳٩ ب.ظ توسط Silent Shout ديدگاه شما . شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر. زاد روزم نیک باد. این داستان واقعی هست. مهرگان بر شما مبارک. آرزوهایی از زبان بزرگی در آستانه سال نو. 15 اسفند 86 در ارگ بم.
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/1387/6
ننوشتنم از روی احوال نا آرام نبود که تمامیش شکر دارد. سپاس می گویم دوستان عزیزم. را مرا به نوشتن خواندند. در این سال نو هنوز خطی بر صفحه این خاموشی قلم نخورده بود. چه بگویم که دیگر نیمی از آن گذشته رنگ خاک زمانه بر نو بودن آن نشسته. آمدم اما با کوله باری از احساس و زندگی . آمدم اما با حس بودن یک شوق. آمدم با تمام بودنش و روشناییش. آنگاه که حضورش را می نگرم ، می بینم خدا هنوز بشر و بشریت را فراموش نکرده. به داده هایت شکر که نمود رحمت و مهربانیت می باشد. آمده ام با موجیاز شادی و زندگی. . .
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/1386/11
از كوچه چنين رندانه. چه مبارك سحری بود و چه گفتاری. من و كلام دل . مدتیهست اين حس گفتار با اين پله های چوبی. مسند سخنیكه بلندای آن با تك پله های ريل مانند طینمی شه! راحت بگم ، شكل يك منبر! منبر كلام ، منبر ابراز عقيده و نظر . اسطوره و تكيه گاه كسانی كه حاجت دلشون را برای اون مینويسن. . . و چه خيال خوشی. راز من و اين منبر خيلی قديمی تر از اين حرفهاست . چيست اين سقف بلند ساده ی بسيار نقش. زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست. اين چه استغناست يارب وين چه قادر حکمتست. کاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست.
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
بازآمدم باز آمدم - فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/post/195
ننوشتنم از روی احوال نا آرام نبود که تمامیش شکر دارد. سپاس می گویم دوستان عزیزم. را مرا به نوشتن خواندند. در این سال نو هنوز خطی بر صفحه این خاموشی قلم نخورده بود. چه بگویم که دیگر نیمی از آن گذشته رنگ خاک زمانه بر نو بودن آن نشسته. آمدم اما با کوله باری از احساس و زندگی . آمدم اما با حس بودن یک شوق. آمدم با تمام بودنش و روشناییش. آنگاه که حضورش را می نگرم ، می بینم خدا هنوز بشر و بشریت را فراموش نکرده. به داده هایت شکر که نمود رحمت و مهربانیت می باشد. آمده ام با موجیاز شادی و زندگی. . .
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
نردبان انسانيت - فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/post/192
از كوچه چنين رندانه. چه مبارك سحری بود و چه گفتاری. من و كلام دل . مدتیهست اين حس گفتار با اين پله های چوبی. مسند سخنیكه بلندای آن با تك پله های ريل مانند طینمی شه! راحت بگم ، شكل يك منبر! منبر كلام ، منبر ابراز عقيده و نظر . اسطوره و تكيه گاه كسانی كه حاجت دلشون را برای اون مینويسن. . . و چه خيال خوشی. راز من و اين منبر خيلی قديمی تر از اين حرفهاست . چيست اين سقف بلند ساده ی بسيار نقش. زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست. اين چه استغناست يارب وين چه قادر حکمتست. کاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست.
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/1386/7
به من جانی دوباره داديد . هر لحظه در ركابتان و هر قدم در حضورتان ، نگاهی تازه بود . با عمق جانم موسيقی كلام را مینواختم ، اما صدای خش خش نفسهايتان دگرگونم میكرد . میخواستم بشنوم . میخواستم بفهمم . چقدر صبوريد . چقدر بی ادعا مهربانيد . چقدر بی ريا پاكيد . گويی تار و پود وجودتان با عشق بافته شده . چه عشقی از اين بالاتر كه صدای نبض هستيتان آرامش بخش خلقت اوست . . . با تمام وجودم سپاسگزارتان هستم كه من را به من بازگردانديد ، آنگاه كه در منجلاب بی روحی ام گام برمی داشتم . شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر.
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر - فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/post/201
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر. نمی گویم خداحافظ که ، خداحافظی انتهای یک خوابه ، پس بدرود با همه شما عزیزان که به نام می خوانمتان . و شمایی که بودید و نبودید. دوم مردادماه هزار و سیصد و هشتاد و دو ، آغاز کردم این دفتر را با شعری به نام «برج». به یاد آن خورشید آشنا. ای آمدی به سروقت صفحه دل من و عقل سرخ. نیز که هر دو از همراهان شبهای تار این خاموش بودند . با حضور گرم بغض تلخ. که همیشه بغضهای سربسته وجودم نمایان می گشت و با دلگرمی وجودش مرا به نوشتم می خواند.هر چند اندک می آمد اما موریانه کتاب. ی خاموش ،...
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
زاد روزم نیک باد - فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/post/200
زاد روزم نیک باد. روی تو را و یاس و سحر را. در کنار هم دیده ام. با این سه تابناک. سوی بهشتی از نور کشیده شدم. ای خوش تر از سپیده دم. ای خوبتر ز یاس. نیکی جاودان است و پایدار. 1777;۳۸٧/۱٠/٥ساعت ۱٢:۳٤ ق.ظ توسط Silent Shout ديدگاه شما . شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر. زاد روزم نیک باد. این داستان واقعی هست. مهرگان بر شما مبارک. آرزوهایی از زبان بزرگی در آستانه سال نو. 15 اسفند 86 در ارگ بم.
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
آرزوهایی از زبان بزرگی در آستانه سال نو - فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/post/194
آرزوهایی از زبان بزرگی در آستانه سال نو. اول از همه برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،. و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ،. و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ،. و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی . آرزومندم که اینگونه پیش نیاید . . . اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ،. از جمله دوستان بد و ناپایدار . . . برخی نادوست و برخی دوستدار . . . که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد . و چون زندگی بدین گونه است ،. امیدوارم که دا...
faryadehkhamoosh.persianblog.ir
فریاد خاموش
http://faryadehkhamoosh.persianblog.ir/1386/10
تمکین دیدی که جمله دیدی و گذشت. رفتی و رساندی و رسیدی و گذشت. غمناک مشو که زاهدت کافر خواند. پندار که این نیز شنیدی و گذشت. 1777;۳۸٦/۱٠/۱٩ساعت ۱۱:٢۸ ب.ظ توسط Silent Shout ديدگاه شما . برای پنجم ديماه روز تولدم. امروز دلم سراغ تو را گرفت. گفتم ببين گوشه آسمان ماه را. گفتی من و ماه يكديگر را نمی بينيم. گفتم كه ماه نورش را از تو می گيرد. گفتی ما نورمان را از او گرفته ايم ،از سپهر فرازمان. گفتم طلوع تو ای آشنا ی دل مرا خروشان ساخت. گفتی در زادروزت خاموشی بس است ،. بگو و به ترنم آ . تولدت مبارك.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
تنهایی
يه روزى ارزو مى شم...
يه روزى ارزو مى شم. ولى در کل خوووووووووووووووبه خيلى هم خوش ميگذره بعععععععله. ۹۴/۰۵/۲۳ ] [ 11:20 ] [ الى ] . ۹۴/۰۵/۲۲ ] [ 9:11 ] [ الى ] . ۹۴/۰۵/۱۹ ] [ 19:19 ] [ الى ] . ۹۴/۰۵/۱۹ ] [ 12:0 ] [ الى ] . امروز جمعه. هيچ. بيکار. از روزاى جمعه بدم مياد! ۹۴/۰۵/۱۷ ] [ 0:6 ] [ الى ] . ۹۴/۰۵/۱۴ ] [ 22:32 ] [ الى ] . هووففففف امروز ساعت 7 بيدار شدم.ديروز ب خاطر اينکه ناراحت و خسته بودم تا سر حد مرگ خوابيدم .هندزفرى هم تو گوشم اصن متوجه نشدم. خخخخخ بيدار شدم گوشام درد ميکرد. اخ جوووون بعدش ازاديم. خدايا ب اميد خودت.
یک نخ سیگارمیخواهم..........
مخاطب خاص دلم یه نخ سیگارمیدی؟ پنجشنبه یازدهم مهر ۱۳۹۲. دزد عشقم من، و دیشب ره دلها زده ام. مجرم عشقم و در محمکه حاشا زده ام. از چه در عشق تو ام شهره و انگشت نما؟ من که حرف دل خود را به تو تنها زده ام. بر نفس آرمت از بوسه گر افتی ز نفس. که ره قافله ابن مسیحا زده ام. سوخت از بسکه ز غم بال و پر نوروزی. خیمه و خانه و خرگاه به صحرا زده ام. چهارشنبه بیستم آذر ۱۳۹۲. دزد عشقم من، و دیشب ره دلها زده ام. مجرم عشقم و در محمکه حاشا زده ام. از چه در عشق تو ام شهره و انگشت نما؟ من که حرف دل خود را به تو تنها زده ام.
رویای همیشه رویا
روياهايم همدم لحظه های من. نوشته شده در چهارشنبه بیستم مهر 1390ساعت 17:7 توسط * *. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم شهریور 1390ساعت 0:5 توسط * *. عشقم را نمی بینم. احساس خط خطی شده ام. غرور لجبازم، تو را پس میزند. چشم به غبار نشسته ام. قلب همیشه عاشقم، یخ میزند. لیکن گویی باز تو را میخواهد. قلبم، تو را. تو را میخواهد. گم شدن. آسمان. رویا. گم کردم. تو را. تو را. پریشان یک کابوس غریب. سرگردان یک احساس ناب. لیکن آب میشود آرام آرام از پس قلب یخ زده ام غم هایم. شوری نیست. شوقی نیست در نفسهایم. و نه دلی که. ای تن...
بغض تلخ
یه بغض تلخ همیشه هست برای من. بر بلندای کوه بیل. حق وباطل تیغی دولبه. پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار. زیباترین اشعار عاشقانه معاصر. لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا. قاسمی). هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ). کل نا عب اس ک یا ز ینب. سرچشمه فضیلت ها امام مهدی علیه السلام. وبلاگ گروهی ت یسیر. 10084;ღنیلوفرهای آبیღ❤. داستان های جذاب و خواندنی. 4326;ღتنهاییღღ. حرف هایی از زبان منطق و احساس. یه دختر* * شیطون*. 120060;𝓲𝓰𝓪𝓻.𝓽Ұ. شگفتی های قرآن کریم . عاشقانه ای برای تو* *. سه قدم مانده به.
بغض تلخ
ساعت ٩:٠۸ ب.ظ روز دوشنبه ٢٩ اردیبهشت ۱۳٩۳. عشق چیز عجیبی ست. وقتی از من دیکتاتوری می سازد زود رنج که تنها تورا انحصاری میخواهد. از تو نازک دلی که اشک مرا تاب نمی آورد. عشق چیز عجیبی نیست. اما من و تو عجیب . ساعت ۱۱:۳۳ ب.ظ روز دوشنبه ۱٥ اردیبهشت ۱۳٩۳. شاید از این همه آدم ، که می آیند و بی تفاوت نگاهی می اندازند و بعد راه شان را می کشند و می روند، یکی شان تو باشی که می آید و پا ک ند می کند و نگاهی از سر آشنائی دیرینه انگار! می اندازد و بعد . راهش را نمی کشد که برود ، می ماند. یکی شان تو باشی. میترسیدیم د...
گمشده در دل شب ...
گمشده در دل شب . بپرس برای کدوم دردم می کشم؟ اون موقع خودت برام کبریت روشن می کنی! یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ ] [ 19:55 ] [ delzade ] . برای خودت زندگی کن.کسی که تورا دوست داشته باشد با تو می ماند،برای داشتنت می جنگد اما اگر دوستت نداشته باشد با هر بهانه ای میرود! یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ ] [ 19:50 ] [ delzade ] . چه جنگی راه افتاده بین دل و غرور! دل تو را میخواهد و مدام می گوید به دنبالت بیایم. و غرور پاهایم را بسته،تو نترس! قربانی این جنگ منم. صداشو در نیارین،هنوز هم دوسش دارم. زنده ام نه از جا...
دخترک تنها
تنهايے ، همﮧ בوستت בارم هاے آبکے کﮧ جבے گرفتم ! فقط من و تو. گاهی سفید و گاهی سیاه. ادم حساب کردن بعضیا خیانت به عالم بشریت. چهارشنبه یکم مرداد 1393 ] [ 18:27 ] [ BOGHZETALKH ]. ادم حساب کردن بعضیا خیانت به عالم بشریت. چهارشنبه یکم مرداد 1393 ] [ 18:27 ] [ BOGHZETALKH ]. خدایاکاسه ام رو اینقدر خالی دیدی که هرچی میخوایی توش میذاری! یکشنبه هجدهم خرداد 1393 ] [ 18:44 ] [ BOGHZETALKH ]. آدم های عجیبی دارد اینجا.دوستی هایشان ناگهانی است.، .دلبستنشان غریب.رفتنشان آشنا. همﮧ בوستت בارم هاے آبکے کﮧ جבے گرفتم !
کلبه تنهایی من
حس میکنم گم شده ام اماتلخ تراین است که کسی دنبالم نمیگردد. ۹۲/۱۰/۰۷ ] [ 18:17 ] [ پسر دلشکسته ] . واسه منی که هر شبم یلداست. شنیدن این جمله خیلی آتشیم میزنه. یلدا ارزونی خودتون. مبارکه. ۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 11:13 ] [ پسر دلشکسته ] . ۹۲/۰۹/۱۹ ] [ 8:26 ] [ پسر دلشکسته ] . بازم من اومدم سلام! جواب بده دیگه،باهام قهری؟ باشه جواب نده اگه میشه گوش کن. ببین گلم اومدم بگم که خیلی دوست دارم حرفای گذشته روفراموش کن. دروغکی میگفتم که باکس دیگه ای ام میدونی یه؟ راستش من لیاقت توروندارم. امادیگه دلوزدم به دریا میخوامت. زل بز...
بغض تنهایی
روزها آدم ها به بودن خودشان هم بی اعتنا شدند. باشی یا نباشی این آدم ها میگذرانند لحظه های زندگی ات را. تکرار "دیدنت" تکراری میشود کنارشان. اینجا کافه چی هم به دیدن هرروز من. با سفارش کافه مخصوص عادت دارد. پیرمرد های پارک روبرویی. که هرروز زیرکاج های مخوف پارک قدم میزند. میدانی آدم ها عادت میکنند که بی اعتنا باشند. بی بهانه در خیابان قدم میزنم. نگاه پراز تعجب آدم ها. و من انگار چیزی گم کرده ام . سرگردان زیر قطره های باران. به دنبال نیمی از خودم. شاید که پیدایش کنم. اما آنها هیچکدام شبیه "تو" نیستند! آنجا ...
!!!moraghebe zibayihat bash
حالا یکم پاشیم برقصیم. ماجی جون نوبتیم باشه نوبت کادوهاس! ماجی جون این از طرفه منه. واااااااای اصلا قابل نداره. ایشاالله جبران میکنی واسه تولدم. برو بچ بریم کیک بخوریم. خوب دیگه از این که اومدید تولد ماجی مچکرییییم. حالا برید خونه هاتون دیگه ، برید دیگ چرا وایسادین. نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 18:47 توسط shakiba. وای چه خاطراتی که من در دوره دبیرستان نداشتم. خیلی خاطرات خوبی بود کاش می شد برا یک دقیقه هم که شده دوباره به ان دوران برمیگردم.اول دبیرستان. ماجده اصلا حواسش نبود همین که اومد بشین...