ewafg.org

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - بازگشت 1

http://www.writer-af.blogfa.com/post/52

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. به نام خدای مهربان. سلام، مدتی به دلایلی نبودم و چیزی هم ننوشتم. درگیری های زندگی و بی اساس و گاهی با اساس آن، فرصت نوشتن را گرفته بود. حالا پس رکودی طولانی مدت، این راه پر پیچ و خم زندگی را پی می گیرم. زمان همچنان می گذرد. به بخش های حساس زندگی رسیده ام. مقطعی از تحصیلات پایان یافته می یابد و باید ادامه داد. روزهای خوب و شرین و گاهی تلخ و سخت، آمدند و رفتند. یکشنبه چهارم آبان 1393 ] [ 21:37 ] [ حیدری ] . 1- تجربه شخصی 2- تجربه دیگران و جامعه.

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - داستان یک

http://www.writer-af.blogfa.com/post/55

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. سه شنبه بیست و هفتم آبان 1393 ] [ 22:6 ] [ حیدری ] . تا زمانی که ذهن سرگردان باشد نمی توان موفق شد. در روند نویسندگی دو چیز نقش مهمی در کل شخصیت نویسنده ایفا می کند:. 1- تجربه شخصی 2- تجربه دیگران و جامعه. هدف از سفر زندگی، یافتن حقیقت است. در این سفر باید از سختی ها و بدی ها درس گرفت و به خوشی ها سلام داد و در حال زندگی کرد و برای آینده تلاش کرد. خدایا چنان کن سر انجام کار. تو خشنود باشی و ما رستگار. حکایت جدایی و رفتن -1-. فرار از سرنوشت زشت.

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد

http://www.writer-af.blogfa.com/1393/10

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. از سفر عشق آمده ای یا از حرم امن خدا. زیارت می کنید به شما قول می دهم. مرا می شناسید شفاعتتان می می کنم. چهارشنبه سوم دی 1393 ] [ 20:45 ] [ حیدری ] . حکایت جدایی و رفتن -1-. دلم را شکستی و گفتی. به گریه گفتمت آری ولی چه زود گذشت! بهار بود و عشق بود و تو بودی. بهار نیست و عشق مرد و تو رفتی و . آن چیزهایی را که بدست آوردیم و آن چیزهایی را که از دست دادیم. راهی سختی را گذراندیم و برای سخت ترها آماده می شویم. دوشنبه یکم دی 1393 ] [ 21:4 ] [ حیدری ] .

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - مشهد مقدس

http://www.writer-af.blogfa.com/tag/مشهد-مقدس

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. آن شب وقتی میان کوچه، آن کوچه ی طولانی و باریک، راه می رفت. دهانش باز باز می شد و آه می کشید. گونه هایش از شدت سرما سرخ شده بود. بخار از دهانش بیرون می آمد. زیر چادر کلاه قرمز رنگ به سرش بود. همینطور که راه میرفت زیر آن برف پیاپی، با خودش آواز ملایمی می خواند. صدایش نشان از وجود گرمش می داد و اندوه بی پایانی، چه اندوهی! همین طور تماشایش می کردم. آرام آرام رفتم جلو، سلام کردم. بازم مثل همیشه جا خورد و مکث کوتاهی کرد. جواب داد: سلام، تویی؟ آموزگار ...

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد

http://www.writer-af.blogfa.com/1393/08

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. سه شنبه بیست و هفتم آبان 1393 ] [ 22:6 ] [ حیدری ] . داشته های امروزت را با حرف زدن های ناهنگام از دست ندهید. چهارشنبه چهاردهم آبان 1393 ] [ 13:56 ] [ حیدری ] . بازگشت 1 *همچنانکه زمان می گذرد*. به نام خدای مهربان. سلام، مدتی به دلایلی نبودم و چیزی هم ننوشتم. درگیری های زندگی و بی اساس و گاهی با اساس آن، فرصت نوشتن را گرفته بود. همچنانکه زمان می گذرد. یکشنبه چهارم آبان 1393 ] [ 21:38 ] [ حیدری ] . به نام خدای مهربان. در روند نویسندگی دو چیز نقش م...

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد

http://www.writer-af.blogfa.com/1393/04

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. آن شب وقتی میان کوچه، آن کوچه ی طولانی و باریک، راه می رفت. دهانش باز باز می شد و آه می کشید. گونه هایش از شدت سرما سرخ شده بود. بخار از دهانش بیرون می آمد. زیر چادر کلاه قرمز رنگ به سرش بود. همینطور که راه میرفت زیر آن برف پیاپی، با خودش آواز ملایمی می خواند. صدایش نشان از وجود گرمش می داد و اندوه بی پایانی، چه اندوهی! همین طور تماشایش می کردم. آرام آرام رفتم جلو، سلام کردم. بازم مثل همیشه جا خورد و مکث کوتاهی کرد. جواب داد: سلام، تویی؟ شنبه چها...

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - *خون خدا

http://www.writer-af.blogfa.com/post/57

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. از سفر عشق آمده ای یا از حرم امن خدا. زیارت می کنید به شما قول می دهم. مرا می شناسید شفاعتتان می می کنم. چهارشنبه سوم دی 1393 ] [ 20:45 ] [ حیدری ] . تا زمانی که ذهن سرگردان باشد نمی توان موفق شد. در روند نویسندگی دو چیز نقش مهمی در کل شخصیت نویسنده ایفا می کند:. 1- تجربه شخصی 2- تجربه دیگران و جامعه. هدف از سفر زندگی، یافتن حقیقت است. در این سفر باید از سختی ها و بدی ها درس گرفت و به خوشی ها سلام داد و در حال زندگی کرد و برای آینده تلاش کرد.

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - برف لعنتی

http://www.writer-af.blogfa.com/tag/برف-لعنتی

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. آن شب وقتی میان کوچه، آن کوچه ی طولانی و باریک، راه می رفت. دهانش باز باز می شد و آه می کشید. گونه هایش از شدت سرما سرخ شده بود. بخار از دهانش بیرون می آمد. زیر چادر کلاه قرمز رنگ به سرش بود. همینطور که راه میرفت زیر آن برف پیاپی، با خودش آواز ملایمی می خواند. صدایش نشان از وجود گرمش می داد و اندوه بی پایانی، چه اندوهی! همین طور تماشایش می کردم. آرام آرام رفتم جلو، سلام کردم. بازم مثل همیشه جا خورد و مکث کوتاهی کرد. جواب داد: سلام، تویی؟ آموزگار ...

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - همچنانکه زمان می گذرد

http://www.writer-af.blogfa.com/tag/همچنانکه-زمان-می-گذرد

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. بازگشت 1 *همچنانکه زمان می گذرد*. به نام خدای مهربان. سلام، مدتی به دلایلی نبودم و چیزی هم ننوشتم. درگیری های زندگی و بی اساس و گاهی با اساس آن، فرصت نوشتن را گرفته بود. حالا پس رکودی طولانی مدت، این راه پر پیچ و خم زندگی را پی می گیرم. زمان همچنان می گذرد. به بخش های حساس زندگی رسیده ام. مقطعی از تحصیلات پایان یافته می یابد و باید ادامه داد. روزهای خوب و شرین و گاهی تلخ و سخت، آمدند و رفتند. همچنانکه زمان می گذرد. خدایا چنان کن سر انجام کار.

writer-af.blogfa.com

نویسنده نمی میرد - * حکایت جدایی و رفتن -1-

http://www.writer-af.blogfa.com/post/56

نویسنده توانمند با علم، عقاید، غرایز و با الهامش می نویسد. حکایت جدایی و رفتن -1-. دلم را شکستی و گفتی. به گریه گفتمت آری ولی چه زود گذشت! بهار بود و عشق بود و تو بودی. بهار نیست و عشق مرد و تو رفتی و . زندگی حکایت گذرانیست به دل نگیرید. هرچند بعضی چیزا، بعضی کسا میاد و می روند و یک عمر حسرت را روی دلت می گذارند. بدترین چیزا و بدترین کسایی که اطرافت هستند وقتی میخواهی ترکشان بکنی، عزیزترین های زندگیت می شود. دل کندن از هرجایی و هرمکانی سخت هست حتی دانشگاه قم! دوشنبه یکم دی 1393 ] [ 21:4 ] [ حیدری ] .