khatrat-e-sbz.blogfa.com

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ...

http://beduneto.blogfa.com/87064.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. میلاد با سعادت کریم اهل بیت ، سبط اکبر ، حضرت امام حسن مجتبی بر همگان مبارکباد. قربون آقا برم که تا حالا خیلی تو زندگی کمکم کرده. خداییش هر وقت بهش متوسل شدم جواب گرفتم. دوست داشتم یه مطلب در خور واسه آقا می ذاشتم. اما مطمئنم که خود شون می دونن که این روزا چقدر مشغله دارم. و می دونم که اون بزرگوار این حقیرو می بخشه. می دونم که خودش می دونه چقدر دوستش دارم. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۷ساعت 11:20 توسط مهشاد. با کاروان گل سرخ.

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... -

http://beduneto.blogfa.com/post-10.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. نوشته شده در پنجشنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۷ساعت 10:7 توسط مهشاد. الهی نام تو ما را جواز. و مهر تو ما را جهاز. الهی شناخت تو ما را امان. و لطف تو ما را ایمان. الهی فضل تو ما را لوا. و کنف تو ما را ماوا . الهی چه عزیز است او را که تو خواهی. ور بگریزد در راه آری. طوبی آنکس را که تو اورائی. آیا که تو از ما خود گردانی. الهی نمی توانیم که این کار بی تو به سر بریم. نه زهره آن داریم که از تو به سر بریم. هر گه که پنداریم که رسیدیم. با کاروان گل سرخ.

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... - چشم به راه

http://beduneto.blogfa.com/post-15.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. دلم از دوریت خون است ، می دانم که می دانی. دو چشم از گریه جیحون است ، می دانم که می دانی. زده هجران تو ای نازنین ، بر جان من آتش. غمم از گفته محزون است ، می دانم که می دانی. نگارینا به صید خود ، نگاهی ، مرحمی ، رحمی. که این دیوانه دل چون است ، می دانم که می دانی. نمانده طاقتی بر جان و صبری بر دل محزون. اجل ای یار مقرون است می دانم که می دانی. نیاسایم من بی دل تا سحر هر شب ، ز هجرانت. نمی گویم که مجنونم ، می دانم که می دانی. با کاروان گل...

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... - خاطرات کودکی

http://beduneto.blogfa.com/post-12.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. هیچ یادت هست آن روزها که شیطنتهامان رنگین کمان دنیای کودکیمان بود؟ یادت هست که چه سبز می خندیدیم و چه آبی می گریستیم؟ هر صبح بعد از دیدن بنفشه دلهامان ، چه بی تاب. تا نیلی آسمان بالا می پریدیم و بازی می کردیم . شب زود اما خسته به خانه باز می گشتیم و تا صبح خواب پروانه های سفید را می دیدیم . نوشته شده در شنبه نوزدهم مرداد ۱۳۸۷ساعت 12:24 توسط مهشاد. الهی نام تو ما را جواز. و مهر تو ما را جهاز. الهی شناخت تو ما را امان. و لطف تو ما را ایمان.

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... - هجران

http://beduneto.blogfa.com/post-13.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. دلم از دوریت خون است ، می دانم که می دانی. دو چشم از گریه جیحون است ، می دانم که می دانی. زده هجران تو ای نازنین ، بر جان من آتش. غمم از گفته محزون است ، می دانم که می دانی. نگارینا به صید خود ، نگاهی ، مرحمی ، رحمی. که این دیوانه دل چون است ، می دانم که می دانی. نمانده طاقتی بر جان و صبری بر دل محزون. اجل ای یار مقرون است می دانم که می دانی. نیاسایم من بی دل تا سحر هر شب ، ز هجرانت. نمی گویم که مجنونم ، می دانم که می دانی. با کاروان گل...

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... - زندانی

http://beduneto.blogfa.com/post-11.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. وقتی تنهایی خودت را. بر سطر سطر صفحه دیوار. این بی اعتنایی ابدی را. در کنج این سکوت موازی. ای دل به من بگو. به چه تعبیر می کنی؟ ای کودک رهای پریروز! ای حقه با ز خوب! بر شیشه ها بکوب! نوشته شده در پنجشنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۷ساعت 10:15 توسط مهشاد. الهی نام تو ما را جواز. و مهر تو ما را جهاز. الهی شناخت تو ما را امان. و لطف تو ما را ایمان. الهی فضل تو ما را لوا. و کنف تو ما را ماوا . الهی چه عزیز است او را که تو خواهی. ور بگریزد در راه آری.

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ...

http://beduneto.blogfa.com/87052.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. میلاد با سعادت سلطان شهیدان امام حسین (علیه السلام ). و زیباترین پروانه های عالم ماه عشق و وفا عباس و حضرت سید الساجدین امام زین العابدین (علیه السلام ). نوشته شده در دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۸۷ساعت 12:28 توسط مهشاد. ای آفتابی ترین سرزمین رویاهایم. قلب سرد و خسته ام را مرحمی باش. باشد که دست لرزانم را به بالهایت بسپارم. تو خود می دانی که دربیکس ترین لحظه هایم تو را می خوانم :. نوشته شده در دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۸۷ساعت 12:21 توسط مهشاد.

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ...

http://beduneto.blogfa.com/87054.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم. از دوری صیاد دگر تاب نیارم. چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم. تا دام در آغوش نگیرم نگرانم. آه از دل زارم. از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی. چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی. وای از شب تارم. در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم. خلاص از تو نجویم. از دیده ره کوی تو با اشک بشویم. برخیز که داد از من بیچاره ستانی. بنشین که شرر بر دل تنگم بنشانی. ای برده امان از دل عشاق کجایی. گر بوی تو را باد به منزل برساند.

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... - از تبار علی

http://beduneto.blogfa.com/post-16.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. شب سیه پوش آمدن توست ،. رافت قلبت زبانزد همه است. آیا تاب می آوری این همه بلور از هم پاشیده را؟ و آیا این همه چشم منتظر را بی هیچ دق البابی محزونتر خواهی کرد؟ روز آغوش گستر وصل توست ، پس چرا تعجیل نمی کنی؟ پیچکها از درد به خود می پیچند و ملتمسانه تا عرش نعره می کشند. این روزها همه تو را می خواهند. انبار دنیا از ظلم انبوه گشته و مشحون بی عدلی است. بیا ای یکه تاز عدالت. بیا ای از تبار علی. بیا که عدالت تو را بسیار باور داریم. به داداشم که...

beduneto.blogfa.com

... و اما عشق ... - صیاد

http://beduneto.blogfa.com/post-17.aspx

و اما عشق . کاش می دانستی که با رفتنت چه غمی درون سینه ام جا گذاشتی. چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم. از دوری صیاد دگر تاب نیارم. چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم. تا دام در آغوش نگیرم نگرانم. آه از دل زارم. از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی. چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی. وای از شب تارم. در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم. خلاص از تو نجویم. از دیده ره کوی تو با اشک بشویم. برخیز که داد از من بیچاره ستانی. بنشین که شرر بر دل تنگم بنشانی. ای برده امان از دل عشاق کجایی. گر بوی تو را باد به منزل برساند.