matarsak1984.persianblog.ir
مترسكمترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/
مترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
2.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
90
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.563 sec
SCORE
6.2
مترسك | matarsak1984.persianblog.ir Reviews
https://matarsak1984.persianblog.ir
مترسك
matarsak1984.persianblog.ir
مترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/1386/10
زلف بر باد نده . . . ساعت ۱۱:٤٩ ق.ظ روز سه‌شنبه ۱۱ دی ،۱۳۸٦. عشق گاهي آسماني است، گاهي زميني و گاهي هم زيرزميني. عشق گاهي پاك است، گاهي ناپاك و گاهي لجني. عشق گاهي مردانه است، گاهي زنانه و البته گاهي بچگانه. عشق گاهي در زمين نميگنجد و گاهي در يك جيب هم جا ميشود. عشق گاهي مژه برداشتن از روي گونه است و گاهي سيلي. عشق گاهي به سفر ميانجامد و گاهي به تخت بيمارستان. عشق گاهي نگاه است و گاهي آغوش. پن1: اونقدر به اون بالا نگاه ميكنم تا روزي ستاره به من چشمك بزنه. پروفایل مدیر : امين. دوباره . . .
دوباره حضور - مترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/post/24
ساعت ٩:۳٧ ق.ظ روز سه‌شنبه ٢٩ تیر ،۱۳۸٩. بعد از یکسال و چند ماه . . . شاید باید پذیرفت که بعضی‌ها را برای عاشقی نیافریده‌اند. چه معشوق باشد چه عاشق. مگر با هم فرقی هم میکنند. عاشق و معشوق فقط یک چیزند از دو زاویه. برای تو معشوقم و خودم عاشقم. ولی باید قید برخی چیزها را زد . . . پروفایل مدیر : امين. دوباره . . . زلف بر باد نده . . . تو برو . . . و آخر قصه . . . باید، لاک پشت باشم. پنجره ای به واقعیت و رویا. لیست وبلاگ های تخصصی. با قدرت پرشین بلاگ.
مترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/archive
عناوین مطالب وبلاگ "مترسك". 1587;ه‌شنبه ٢٩ تیر ،۱۳۸٩. 1670;هارشنبه ۱٩ فروردین ،۱۳۸۸. 1588;نبه ٢۸ دی ،۱۳۸٧. دوباره . . . 1583;وشنبه ٢٧ خرداد ،۱۳۸٧. زلف بر باد نده . . . 1587;ه‌شنبه ۱۱ دی ،۱۳۸٦. 1670;هارشنبه ۱۸ مهر ،۱۳۸٦. 1588;نبه ٢٧ امرداد ،۱۳۸٦. تو برو . . . 1587;ه‌شنبه ٥ تیر ،۱۳۸٦. 1583;وشنبه ٢۱ خرداد ،۱۳۸٦. و آخر قصه . . . 1588;نبه ٢٢ اردیبهشت ،۱۳۸٦. 1740;کشنبه ٩ اردیبهشت ،۱۳۸٦. 1588;نبه ۱٢ اسفند ،۱۳۸٥. همه چيز تمام شد . . . پروفایل مدیر : امين. دوباره . . . زلف بر باد نده . . . تو برو . . .
عصر معصوميت - مترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/post/15
ساعت ٥:٠٠ ب.ظ روز شنبه ٢٧ امرداد ،۱۳۸٦. پسرك سر كلاس نشسته و دختركي پاي تخته با رقص دستانش، اعداد را وجد آورده است. صداي قلب پسرك با قدمهاي او هماهنگ شده. انتهاي كوچه چه دور است.). دست پسرك در دست دخترك است. پسرك زير لب سهراب ميخواند: من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشيار است . . .). پسرك بيكار، هديه ولنتاين خريده و دخترك دمبخت خندان است. پسرك در اتاق سيگار ميكشد و صورت نگران او با هر پك سيگار روشن ميشود. دوباره خبر تلخي به گوشم رسيد. كسي فندك دارد.). پن: با تشکر از سینای عزیز (سگ ولگرد).
جیغ و باد - مترسك
http://matarsak1984.persianblog.ir/post/21
ساعت ٩:٤۳ ق.ظ روز چهارشنبه ۱٩ فروردین ،۱۳۸۸. پروفایل مدیر : امين. دوباره . . . زلف بر باد نده . . . تو برو . . . و آخر قصه . . . باید، لاک پشت باشم. پنجره ای به واقعیت و رویا. لیست وبلاگ های تخصصی. با قدرت پرشین بلاگ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
شمس پرنده
http://shamseparande.persianblog.ir/1386/4
ساعت ٢:۳۳ ق.ظ روز پنجشنبه ٢۸ تیر ،۱۳۸٦ کلمات کلیدی:. از تو به یک اشاره. از من به سر دویدن. یک روز جبرئیل به حضرت ابراهیم گفت : خداوند فرموده است تا. در راه او صدقه دهی. حضرت ابراهیم که در آن زمان گوسفندان بسیاری داشت تمام آنها را آزاد کرد . چند روز بعد جبرئیل به نزد حضرت ابراهیم آمده و گفت : خداوند فرموده است این. امتحانی برای تو بود اکنون همه گوسفندانت را به تو باز می گردانیم . حضرت ابراهیم فرمود :. من چیزی را که در راه خداوند داده ام هرگز پس نخواهم گرفت . . . ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم.
پنجره ای به واقعیت و رویا - زندگي ديگران
http://coffeeandcigarett.blogfa.com/post-4.aspx
پنجره ای به واقعیت و رویا. Das leben der anderen. The lives of others. نويسنده و كارگردان: فلورين هنكل فون دنرمارك. يكي از تاثير گذارترين عوامل فيلم بازي درخشان و فوق العاده آقاي اولريخ موهه به نقش سروان وايسلر است. خود آقاي موهه در دوران جنگ سرد و در زماني كه در تئاتر كار ميكرد توسط چند نفر از همكارانش زير نظر بود و پس از فرو پاشي متوجه شد همسر دومش گزارشهايي را بر عليه او به پليس مخفي داده است و در اسناد منتشر شده پس از فروپاشي تمامي آنها را يافت .اين فيلم بر اساس تجربه شخصي خودش است. فيلمي پر كشش وجذا...
ترانه ی من
http://vi0let7.persianblog.ir/1388/1
1740;کشنبه ۳٠ فروردین ،۱۳۸۸. دارم آروم آروم خسته می شم. عبور از محوطه ی باز دانشگاه گیلان آدم رو یاد حیات می ندازه،زندگی از پشت شیشه های مرطوب سرویس هر صبح بهم چشمک میزنه بین من و این جام هستی همین قدر فاصله ست،به اندازه ی ضخامت این شیشه های خیس. این روزهای خلوت اوایل ترم فرصت مناسبیه برای رها شدن تو سایه ی دلنشین و البته فرار خاطره ها.نقوش ریز خیال کنج ساکتی برای روح خسته ی آدم هاست. به اندازه ی عظمت هستی تنهایم و تنهایی بزرگ ترین اندوه این مخلوق غریبه. کاش من هم می تونستم دنیایی برای تنهایی هام خلق کنم.
ترانه ی من
http://vi0let7.persianblog.ir/1386/6
1670;هارشنبه ۱٤ شهریور ،۱۳۸٦. فرشته ی روز دوشنبه. پشت پنجره دراز کشیدمءاز پشت شیشه های خیس آسمون ابری خوشگلتره.سرمای بارون همه جارو گرفتهءتو گرمای لذت بخش پتو فرو میرمءبه طرز عجیبی گرمای زیر پتو سرمستم می کنه! چقدر این لحظه شبیه اون بود! دوباره به یاد تو افتاده ام. گفتم شوق یاد این جملات از کتاب گفتگو با خدای نیل دونالد والش افتادم:. شوق و هیجانءتبدیل بودن به شدن است.شوق موتور خلقت را به حرکت در می آورد.شوق تصور را به تجربه مبدل می سازد. فکر می کنم روز دوشنبه باشه. من بهش می گم فرشته ی روز دوشنبه.
ترانه ی من
http://vi0let7.persianblog.ir/post/7
1740;کشنبه ٧ امرداد ،۱۳۸٦. امسال تابستون زیباتراز هر ساله،. امسال حیاط خونمون مثل بهشت شده،زیباتر از همیشه. دل من گرفته تر از همیشه است. و اما چشمهای تو. نگاهت صدای خالص غم رو در درون درونم می نوازه.وسعت قهوه ای رنگ چشمای تو منو به وسعت اندوه تمام هستی می بره.اندوهی به بزرگی روح بی کرانت. روبروی من می شینی و اشک می ریزی،نگاهم میکنی و اشک می ریزی.نمی دونی،نمیدونی اندوه ناک ترین صحنه های زندگیم رو خلق میکنی. دارم تو سیلاب اشکات خفه می شم،دارم از غصه می میرم. من چشمات رو می خونم می دونستی! خوشا به حال آسمون.
ترانه ی من
http://vi0let7.persianblog.ir/1387/1
1587;ه‌شنبه ٢٠ فروردین ،۱۳۸٧. این روزا دلم برا خودم تنگ شده،. برا یه لحظه خوشی. مثل یه کشتی طوفان زدم. بعضی وقتا یه لحظه احساس می کنم صدای تو به گوشم میاد ولی بعدش فکر میکنم که توهم بوده. می دونم که هنوزم هستی و مواظبمی. می دونم که صدامو میشنوی. میدونم که دوسم داری. حتی می دونم که دلت برام تنگ شده. ومی دونم که بالاخره همه چیز درست میشه. و میدونم که دیگه نباید غصه بخورم. همه ی اینا رو فرشته ای که ۲ ظهر امروز برام فرستادی بهم گفت. یادم اومد که تو هستی. Laquo;ای در خور اوج آواز تو در کوه سحر،و گیاهی به نماز.
❤ یک استکان چای داغ ❤
http://www.zahrakarimian.blogfa.com/cat-9.aspx
یک استکان چای داغ. ๑ ๑ به نام خداوند جان و خرد ๑ ๑. و رسالت من این خواهد بود . تا دو استکان چای داغ را . از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم تا . در شبی بارانی آن ها را با خدای خویش . چشم در چشم هم نوش کنیم . . . . . . . خوش آمدید . به نوشیدن یک استکان چای داغ مهمان من باشید. متشکرم. نوشته های خاک خورده. نوشته های خاک خورده. همه نوشته های من. یه استکان چای داغ. چه کسی خدا را دوست دارد؟ ما نیز هم بد نیستیم. نامه چارلی چاپلین به . قصه جبرییل و کیسه شن! این دو سوال را بخوانید! شاپرک و مرغ عشق.
پنجره ای به واقعیت و رویا - Songs from the second floor
http://coffeeandcigarett.blogfa.com/post-3.aspx
پنجره ای به واقعیت و رویا. Songs from the second floor. Songs from the second floor. آواهایی که ازطبقه بالا می آیند. محصول سال 2000 کشور سوئد. یک فیلم شعر گونه که به شاعر آن cesar Vallejo الهام شده است. داستانی درباره عشق وآسیب پذیری ما . داستان دارای شخصیتهای زیادی است که از جمله آنها میتوان به پدر و همسرش و پسرشان ودوست دخترش اشاره کرد . این فیلم درباره یک دروغ بزرگ است دل کندن و میل وافر همیشگی برای یاری وهمدلی. جوایز: best foreign language film.from.british independent film2001. مثل آب براي شكلات.
شمس پرنده
http://shamseparande.persianblog.ir/1386/2
خاطره ای از خدا. ساعت ۱:٤٤ ق.ظ روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ،۱۳۸٦ کلمات کلیدی:. صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم. یا نامه نمی خوانی یا راه نمیدا نی. تا حالا شده پیام خدا رو ببینی یا بشنوی؟ تا حالا شده چیزی رو از خدا بخواهی وبا تمام وجودت پاسخ خداوند را دریافت کنی؟ نمیدونم اسم یوسف اسلام رو شنیدین یا نه؟ او قبلآ خواننده معروف پاپ بوده و بر اثر معجزه ای خداوند جان او رو نجات داده و او. دین مقدس اسلام رو انتخاب کرده او. میگوید : وقتی وسط دریا در حال غرق شدن بودم. وحشت از مرگ تمام وجودم رو. فرا گرفت و در. اما ایا...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
90
مترسک فیلسوف
انقراض نسل مترسکها( یکی اینورا یه مترسک ندیده؟ آقای میم و خیسی گیسوان را نخوانده باشد. نوشته شده توسط مترسک فیلسوف در. لینک به این مطلب. حتما تولد هم داره. نوشته شده توسط مترسک فیلسوف در. لینک به این مطلب. من رفتم توی یه کلبه جدید. هر کی خواست بیاد شب نشینی. نوشته شده توسط مترسک فیلسوف در. لینک به این مطلب. تا فردا بهت وقت میدم.اگه دلت برام تنگ شد که هیج،وگرنه من دلم برات خیلی تنگ میشه. حالا فردا بیا بگو این چه جور دلتنگیه که حتی یه سراغ هم ازم نمیگیری. نوشته شده توسط مترسک فیلسوف در لینک به این مطلب.
مترسک می خندد
خدايا مرا آن ده كه آن به و مگذار مرا به كه و مه. کلاغ ها فریاد میزنند. و من سکوت میکنم. این مزرعه ی زندگی من است. نوشته شده در چهارشنبه ششم اردیبهشت 1391ساعت 17:43 توسط سایه. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم تیر 1393ساعت 18:2 توسط سایه. خیلی وقته مهربانترین مهربانان برام نیست. هر وقت که به یادت میفتم به نظر م موجود ظالمی هستی. کاش یادت بیاد چی شده که ادمی که عاشقته بود دیگه نیست. برعکس حس بدی داره .خیلی وقته نماز نمخونه .خیلی وقته به یادت نیست. حتما دیدن این تتاتر خیلی زیباست اما تو جای بازیگرای اصلی نیستی.
پاتوق بچه های خیابونی...
پاتوق بچه های خیابونی. عاشقی بر ما حرام است.بفهم مترسک. همه رفتند کسی دور و برم نیست چنین بی کس شدن در باورم نیست. اگر این اخر و این عاقبت بود به جز افسوس هوایی در سرم نیست. همه رفتند کسی با ما نموندش، کسی خط دل ما رو نخوندش. همه رفتند ولی این دل ما را، همون که فکر نمی کردیم سوزوندش. که حاشا تقه ای بر در نخورده، که آیا زنده ایم یا جون سپرده. که حاشا صحبتی حرفی کلامی، که جزو رفته هاییم ما نمرده. عجب بالا و پایین داره دنیا، عجب این روزگار دل سرده با ما. خیال کردم که این گوشه کنارا، یکی داره هوای کار ما را.
مـــتـــ ــرسـ ـــکــــ ــ ـ ـ
شنبه پانزدهم تیر 1392. ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ. ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺖ. ﺻﺪﺍﻗﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺳﺎﺩﮔﯿﺖ. ﺳﮑﻮﺗﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﻧﻔﻬﻤﯿﺖ. ﻧﮕﺮﺍﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ. ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯿﺖ. ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ. ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﯿﮑﺲ ﻭ ﻣﺤﺘﺎﺝ. جمعه چهاردهم تیر 1392. ﺩﺍﺭﻩ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ؟ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺗﻨﮓ ﻧﺸﺪﻩ؟ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻦ ﺩﻟﺶ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﮓ ﺷﻪ. ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯿﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﯼ. ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ،. ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮕ ﻣﯿﺸﻪ . ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ. پنجشنبه سیزدهم تیر 1392. باهم گریه ...
❥ـــتــرسـکــ
که کوچه خیابان شود. که خانه پ ر شود و خاک پ ر شود و باغ پ رپ ر شود و. کتک خوران بازی کلاغ پ ر. که تو بروی و ه ی بروی و ه ی بروی و. ه ی روی ت نشود که بیایی. که بگویی دیر شده است، دوری. که ه ی چای سرد شود و. که باران دیر کند. که ناودان پیر شود. و حیات بوی گند بگیرد. همین که من عاشق باشم و تو نباشی. من دوستت داشته باشم و. تو ژست داشته باشی. اینکه تو شعر داشته باشی و مرا. همین چیزهای ز مخت عحیب را میخواستی. همین درهای مضحک بیهوده را. همین دلتنگیهای ه ی هر دو را. همین که دور باشی و دلتنگ باشی و نگویی. تو می د...
مترسك
ساعت ٩:۳٧ ق.ظ روز سه‌شنبه ٢٩ تیر ،۱۳۸٩. بعد از یکسال و چند ماه . . . شاید باید پذیرفت که بعضی‌ها را برای عاشقی نیافریده‌اند. چه معشوق باشد چه عاشق. مگر با هم فرقی هم میکنند. عاشق و معشوق فقط یک چیزند از دو زاویه. برای تو معشوقم و خودم عاشقم. ولی باید قید برخی چیزها را زد . . . ساعت ٩:٤۳ ق.ظ روز چهارشنبه ۱٩ فروردین ،۱۳۸۸. ساعت ٩:۳۳ ق.ظ روز شنبه ٢۸ دی ،۱۳۸٧. خیلی وقت بود نمی نوشتم ولی بودم و کارهاتون رو می خوندم. به مسابقه دعوت شدم و نوشتم. جواب رضا رو چی بدم؟ دوباره . . . خیلی دور خیلی نزدیک. دستهایتان...
سایت تفریحی
پرشین وی سایت تفریحی،سایت تفریحی بیتوته،بیتوته،سایت تفریحی فانی فاز،09398950658.
matarsake kavir
انقدر دستهایت را باز نکن. کسی تو را در آغوش نمیگیرد! ایستادگی همیشه تنهایی دارد! نوشته شده در یکشنبه یکم شهریور ۱۳۹۴ساعت 19:44 نویسنده matarsak. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 17:2 نویسنده matarsak. قطعا روزی پرواز خواهی کرد. تا آن روز چشمانت را به گریه مهمان نکن. تا آن روز با کسی سخن مگو. تا آن روز پایدار باش مترسک! روزی درد تلخ تنهایی ات پایان خواهد یافت! نوشته شده در پنجشنبه یازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 14:31 نویسنده matarsak. انسان (سرکار خانم رفیعی). قالب های رایگان وبلاگ. کد هدایت به بالا.
̶̶E̶̶m̶̶O̶̶ ̶̶G̶̶!̶̶R̶̶L̶̶٩(̾●̮̮̃̾•̃̾)۶
𝔦𝔫 𝔯𝔢𝔩 𝔴𝔦𝔱𝔥 𝔥𝔞𝔪𝔰𝔞𝔯𝔞𝔪. Fuck tu roohe bad khahamun. Parcham balast, pas zur nazan. Paydar" ta paye dar. اگه رفتنت واسه خودت جون بود. واسه ما آخ جون بود. شاخ بودنت تو دنیای مجازی مثه پولدار بودن تو GTA میمونه. به ب عضیام باس گ فت. ه رکی بامن ش د د مپ ر. ب عد چ ن و قت شد پ رپ ر! گفتم که مواضب خودت باشی. به بعضیا باید بگی. عزیزم تو به ما نمیخوری. لااقل دوتا پیک بزن به در و دیوار بخوری. به بعضیا باید بگی. ﺗﺎ ﺩورﺕ ﺷ ﻠﻮﻍ ﻣﯿﺸﻪ ﺟ ﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﺗ ﺖ. ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺗ ﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﺷ ﺪﯼ ﺑ ﻐﺾ ﻧﮕﯿﺮ ﺗﺖ. ها باید گفت :.
جوونای مترسکی
می ایستاد رو به روی باد در اتاق. خم می شد و شیار می افتاد در اتاق. می رفت پیش پنجره و حجم می گرفت. اندامش از تمامی ابعاد در اتاق. من را به جایش آینه می کرد / مضطرب. وقتی که تن به آینه می داد / دراتاق. یک دفعه چرخ می زد و از بین دامنش. شب زوزه می کشید و می افتاد در اتاق. یک دفعه چرخ می زد و انگار از زمین. روییده باشد آن همه شمشاد در اتاق. با موی گیس. می زد و می کشت و می گرفت. حتا نبود سایه ای آزاد در اتاق. با موی گیس کرده ی بر شانه ریخته. می ایستاد پهلوی اجساد در اتاق. طعم لبش شبیه مربای خانگی ست. بعد تو ...
مـــــــــــــــتــــــــــــــرســــــک
مترسک ناز می کند. کلاغ ها فریاد می زنند. و من سکوت می کنم. این مزرعه ی زندگی من است. خشک و بی نشان. Roz hay sard tanhaee. قالب وبلاگ نامه عاشقانه. خرید شارژ مستقیم ایرانسل. خرید عینک سه بعدی. مترسک دست هایت را ببند زندگی همین است.ایستادگی تنهایی دارد. تاريخ : سه شنبه 1390/11/25. 0:57 نویسنده : matarsak. این چه احساسیه که من و تو مثل همیم. از همه دنیا جدا نه زیادیم نه کمیم. دارم حست می کنم لحظه لحظه با منی. تو تموم لحظه هام تو هوام پر میزنی. دارم حست می کنم توی بیداری و خواب. خودتو نشون بده عاشقونه حرف بزن.
