memorynote1.persianblog.ir
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانهیک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
1.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.488 sec
SCORE
6.2
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه | memorynote1.persianblog.ir Reviews
https://memorynote1.persianblog.ir
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/1384/7
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه. مي توانم قلبي داشته باشم مانند آينه پاک و صاف که نورانيت عشق الهي درآن تجلي کند. مي توانم همه نوع بشر ازهر رنگ و زبان و نژادي را دوست داشته باشم زيرا آن ها مخلوق معشوق روحاني من هستند. مي توانم غم ها را فراموش کنم و آماده حل مشکلات زندگيم باشم. مي توانم آن قدر قلبم را سرشار از عشق و محبت کنم که ديگر جايي براي کدورت و دلخوري نماند. مي توانم به خاطر همه آن چيزهايي که خداوند مهربانم به من عطا کرده سپاسگزارباشم. مي توانم صادق ترين و مهربان ترين فرد روي زمين باشم. پيام هاي ديگران .
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/1388/5
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه. نمیدونم چی شد یک دفعه دلم برای این جا،برای دوستی هامون خیلی تنگ شده. دوست دارم بازم بنویسم.شاید دوباره . پيام هاي ديگران . 1580;معه ۳٠ امرداد ،۱۳۸۸ - فائزه.
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/1385/10
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه. پيام هاي ديگران . 1583;وشنبه ٤ دی ،۱۳۸٥ - فائزه.
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/1384/4
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه. با هرتکه گ ل که روي سر اسب ريخته مي شد اسب تکاني به خود مي داد ، گ ل را پايين مي ريخت و يک قدم بالا مي آمد همين طور که روي او گ ل مي ريختند ناگهان اسب به لبه چاه رسيد و بيرون آمد. زندگي در حال ريختن گ ل و لاي بر روي ماست . تنها راه رهايي اين است که آنها را کنار بزنيم و يک قدم بالا بياييم . هر يک از مشکلات ما به منزله سنگي است که مي توانيم از آن به عنوان پله اي براي بالا آمدن استفاده کنيم. با اين روش مي توانيم از درون عميق ترين چاه ها بيرون بياييم . پيام هاي ديگران .
درس - یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
http://memorynote1.persianblog.ir/post/21
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه. پيام هاي ديگران . 1583;وشنبه ٤ دی ،۱۳۸٥ - فائزه.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی
http://hadyeh2.persianblog.ir/1389/12
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی. نویسنده: علی - ۱۳۸٩/۱٢/٦. تو سیبی سرخ بودی تکه تکه ماهیات کردند. به دریا دل زدی و رودها همراهیات کردند. مکافات رفیق نیمهی راهت شدن این است. ببینم پیش چشمم، چشمهایی راهیات کردند. تو را با سطل از چاه سیاهی در نیاوردند. تو سهم آسمان بودی، کبوتر چاهیات کردند. بگو هر شاخه سیبی بر سر تو، سنگ میکوبید. بگو بالابلندان، رحم بر کوتاهیات کردند؟ تو را باب دل منقار زاغکها درآوردند. سرشتت کوه بود اما مترسککاهیات کردند. Http:/ shimaahmadi.blogfa.com/. گل فروش تازه کار.
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی
http://hadyeh2.persianblog.ir/1390/6
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی. حق اشک ریختن هم نداری. نویسنده: علی - ۱۳٩٠/٦/۱٥. با بغض میگوید :. زن که باشی ،. گاهی بی دلیل اشک میریزی و با تمامی تلاشت. ریز ریز خرد میشوی! آرام اشکش را پاک میکنم . با صدای خسته میگویم :. مرد که باشی بیشتر و بیشتر تلاش میکنی. بی صدا خرد میشوی. حق اشک ریختن هم نداری! Http:/ www.cloob.com/name/tannaz tala. نامه های خصوصی مجنون. نویسنده: علی - ۱۳٩٠/٦/۳. گل فروش تازه کار. با یاد شانه های تو سر آفریده است . یا تو یا هیچ کسی دیگه. فقط رفتم که خدا بدهکارم نباشد.
far from home
http://dangorgian.persianblog.ir/1385/7/1
موش ازشكاف ديوار سرك كشيد تا ببيند اين همه سروصدا براي چيست. مرد مزرعه دار تازه از شهر رسيده بود و بسته اي با خود آورده بود و زنش با خوشحالي. مشغول باز كردن بسته بود. موش لب هايش را ليسيد و با خود گفت : كاش يك غذاي حسابي باشد. اما همين كه بسته را باز كردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد چون صاحب مزرعه يك تله موش خريده بود. موش با سرعت به مزرعه برگشت تا اين خبر جديد را به همه ي حيوانات بدهد . او به هركسي كه مي رسيد ، مي گفت : توي مزرعه يك تله موش آورده اند، صاحب. مزرعه يك تله موش خريده است. او در تاريكي...
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی
http://hadyeh2.persianblog.ir/1389/11
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی. نویسنده: علی - ۱۳۸٩/۱۱/۱٥. زندگی یعنی من، زندگی یعنی تو، زندگی یعنی ما، و یکی گشتن با همه ی آنچه که هست، مثل دریا با رود، مثل آتش با دود، و خدا را دیدن، واز او پرسیدن، راز این عشق که میسوزاند، همه ی هستی ما را هر دم. قطار می رود.تو می روی. تمام ایستگاه می رود. و من چقدر ساده ام. که سال های سال. کنار این قطار رفته ایستا ده ام. به نرده های ایستگاه. می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم. نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجم. یا در اندیشه ی خوب و بدش باشم .
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی
http://hadyeh2.persianblog.ir/1391/7
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی. نویسنده: علی - ۱۳٩۱/٧/٦. ڪ ﮧ ه زار بار. بگذار آوازه ے عشق بازیماט چ ناט در شهر بپیچد. ڪ ﮧ روسیاه شوند آنها ڪ ﮧ. بر سر جدایے ماט شرط بستﮧ اند. گل فروش تازه کار. با یاد شانه های تو سر آفریده است . یا تو یا هیچ کسی دیگه. فقط رفتم که خدا بدهکارم نباشد. فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده است. تک بیت های زیبا . لعنت به هر کس که دو راهی را بنا کرد. پیمبرنیست هرپیری که در دستش عصا دارد. مانند اتاق بی درم. مهره ی مار داری؟ حق اشک ریختن هم نداری. نامه های خصوصی مجنون.
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی
http://hadyeh2.persianblog.ir/1387/6
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی. نویسنده: علی - ۱۳۸٧/٦/۱۸. تو چشمتون چه قصه هاست. نگاهتون چه آشناست. اگه بپرسین از دلم می گم گرفتار شماست. نگاهتون پیش منه. حواستون جای دیگه است. خیالتون اینجا که نیست پیش یه رسوای دیگه است. نفس نفس تو سینه ام عطر نفسهای شماست. اگر که قابل بدونین خونه دل جای شماست. می میرم از حسادت دلی که دلدار شماست. کاش می دونستم اون کیه که این روزا یار شماست. خوشابحال اون کسی که توی رویای شماست. شما گناهی ندارین این روزگار بی وفاست. گل فروش تازه کار. با یاد شانه های تو سر آفریده است .
far from home
http://dangorgian.persianblog.ir/1385/6/18
قطره دلش دريا ميخواست. خيلي وقت بود كه به خدا گفته بود. هر بار خدا ميگفت: از قطره تا دريا راهيست طولاني. راهي از رنج و عشق و صبوري. هر قطره را لياقت دريا نيست. قطره عبور كرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ايستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار چيزي از رنج و عشق و صبوري آموخت. تا روزي كه خدا گفت: امروز روز توست. روز دريا شدن. خدا قطره را به دريا رساند. قطره طعم دريا را چشيد. طعم دريا شدن را. اما. قطره گفت: پس من آن را ميخواهم. بزرگترين را. بينهايت را.
افکار پراکنده - far from home
http://dangorgian.persianblog.ir/post/96
1777;۳۸٥/۱۱/٩ - dan gorgian. پيام هاي ديگران . اخبار هک و امنیت. شبهاي تنهائي و تك ستاره. موهبت های مجهول شب. همه انچه که هستم.
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی
http://hadyeh2.persianblog.ir/1387/2
دست نوشته های من و دوستانی وبلاگی. خویشتن خویش را دریابیم. نویسنده: علی - ۱۳۸٧/٢/۳٠. پرده پرده،آنقدرازهم دریدم خویش را. تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را. خویش خویش من هم اکنون ازدرصلح آمده است. جمله گوش ازغیربستم تا شنیدم خویش را. خویش خویش من ،مراوهرچه درمن بود سوخت. کشتم اوراوزخاکش،پروریدم خویش را. معنی این خویش راازخویش خویش خودبپرس. خویش بینی راگزیدم ،تاگزیدم خویش را. م ی شدم، ساقی شدم، ساغرشدم، مستی شدم. تازتاکستان هستی خوشه چیدم خویش را. سردی کاشانه راباآه،گرمی داده ام. گل فروش تازه کار.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
Memory Noise .
UI Kit for Synthmaster Player. Multimedia Exposition Project: Storia Di Catania.
メモリー保育園 | 特定非営利活動法人メモリーの会 メモリー保育園
Memory, Melancholy and Nostalgia - About conference
Memory, Melancholy and Nostalgia. About Gdańsk and Tricity. Memory, Melancholy and Nostalgia. 4th International Interdisciplinary Memory Conference in Gdańsk, Poland. The Programme is now announced! Deadline for proposals: 15th June 2015. Professor Wojciech Owczarski – University of Gdańsk (Poland). Professor Paulo Endo - University of Sao Paulo (Brazil). Amanda Chalupa – McGill University (Canada). Memory, Melancholy and Nostalgia. We will be happy to hear from both experienced scholars and young academ...
***دفترچه خاطرات من***
دفترچه خاطرات من* *. خاطراتمو مینویسم ی روز ک میخونم شیرینیو تلخیشونو حس کنم. شنبه 30 اردیبهشت 1391. شنبه 30 اردیبهشت 1391. هفته قبل از روز مادر رو دیوارای مسجد اطلاعیه زده بودن ک اسمس بزنید ب مناسبت روز مادر و ۳نفر جایزه بگیرن. جواب داد مادری تکرار میکرد من نزدیک میشدم. مسجد خانم . خداحافظ. منم اینور جیغمو در دل نگه داشته و بسی سرخ گونه شده بودندی. همین قطع کرد جیغغغغغغ زدم دست هوراااااااااااااااااااااا. گفتن :هیس هیس ابرومونو بردی.حالا فک میکنن چ خبره؟ گفت بیا بعد نماز جایزتو بگیر. وقتی اخرین مطالب رو ...
سپهر آسمانی
تاريخ : ٩ بهمن ۱۳٩۳ ٢:۱٤ ق.ظ نویسنده : سارینا نظرات . پس از ا فرینش ا دم. خدا گفت به او: نازنینم ا دم. با تو رازی دارم! اندکی پیشتر ا ی . ا دم ا رام و نجیب ، ا مد پیش! زیر چشمی به خدا می نگریست! محو لبخند غم آلود خدا! دلش انگار گریست . قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید )! یاد من باش . که بس تنهایم! بغض آدم ترکید ، . گونه هایش لرزید! به خدا گفت : من به اندازه ی . من به اندازه ی گلهای بهشت .نه . به اندازه عرش .نه .نه من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، . دوستدارت هستم! نازنینم ا دم . نبری از یادم؟ تاريخ :...
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه
یک آدم بزرگ با یک دل کودکانه. نمیدونم چی شد یک دفعه دلم برای این جا،برای دوستی هامون خیلی تنگ شده. دوست دارم بازم بنویسم.شاید دوباره . پيام هاي ديگران . 1580;معه ۳٠ امرداد ،۱۳۸۸ - فائزه. پيام هاي ديگران . 1583;وشنبه ٤ دی ،۱۳۸٥ - فائزه. تو را من پيش از اين ، هرگز نديده. و شايد بعد از اين هرگز نخواهم ديد. ولي وقتي، كلامت را شنيدم. نمي دانم ، ولي شايد. هزاران سال پيش از اين. من و تو ، هر دو در يك غار ، با هم زندگي كرديم. و يا شايد ، همان روزي كه با دستان خالي. از شكار آهوان دشت ، برگشتم. تو را هرگز نديدم من.
ღ♥ღدفترچه خاطراتمღ♥ღ
ღ ღدفترچه خاطراتمღ ღ. میخوام این پست رو ثابت بذارم. ی مدت بود من حس میکردم خانوادم درکم نمیکنن. حس میکردم ی چیزایی کم. حس میکردم اونجور ک باید باشن ن یستن. حس میکردم کسی حرف دلمو نمیشنوه نمیفهمه. حتی ی سری خواستم برم جایی ک مادری نذاشت بعدا ک زنگ زد برم دیگه من برگشته بودم. ی روز نشستم پای حرفای. اونا ب ظاهر خوشبخت. اونا ب ظاهر اینطور نشون. ولی وقتی نشست گفت. وقتی گفتش که ۲هفته تو بهزیستی. دلم اون موقع خیلی گرفته. رو ب خاطر اینکه عالی ترین خانواده. رو دارم شکر کردم. وقتی که ی مشکلی. این حسه تاالانم هستش.
Memorynotebooks.com
This domain may be for sale. Backorder this Domain. This Domain Name Has Expired - Renewal Instructions.
عاشقانه
اميد را بايد از طلوع و غروب خورشيد آموخت. چقدر سخته تو چشمای کسی که تموم عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی وبه لبریز کینه ونفرت حس کنی هنوزم(دوستش داری)،چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه که دوسش داری،چقدر سخته گل باغ آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی وهزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت زیر لب بگی گل من باغچه نو مبارک. چه زیباست بخاطر تو زیستن . و برای تو ماندن. به پای تو بودن. و به عشق تو سوختن! چه زیباست بخاطر تو زیستن . انقدر ...
فردا اسمان از آن من است...!
فردا اسمان از آن من است! ساعت ٧:٤٥ ب.ظ روز دوشنبه ۱٤ امرداد ۱۳٩٢. دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی. پشت خواب های نا آرام تو. چیزی بیش از نگرانیهای زنانه نیست. دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم. پشت نگرانیهای زنانه ی من. که دیوانه وار دوستش دارم. من هم معتقدم که مردان از مریخ میآیند و زنان از ونوس. ساعت ۸:٢۸ ب.ظ روز جمعه ۱۱ امرداد ۱۳٩٢. یه جنسی از خستگی هم هست که هیچ وقت در میشه. فقط سنگین و سنگین تر میشه! تا جایی که یه روز ادم و از پا در میاره . دلیل تمام مرگ ها خستگیه . کرایه رو میدن و میرن.
Organize Me Pro
Organize Me Pro is a website dedicated to putting into order every days activities. To obtain our goal we us software and hardware tailored to your needs. The content. Of this website is just beginning so Please stay tuned.