delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/1391/09
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم. تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد.حال دختر خوب نبود.نیاز فوری به قلب داشت.از پسر خبری نبود.دختر با خودش میگفت: میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی.ولی این بود اون حرفات.حتی برای دیدنم هم نیومدیشاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید. چشمانش را باز کرد.دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟ عکسبرداری...
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/1391/07
میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم! در ساحل کنار دریا ایستاده ای ,. هوای سرد ,. به خودت می آیی ,. یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ,. نه دستی که شانه هایت را بگیرد ,. نه صدای که قشنگ تر از صدای دریا باشد. اسم این تنهایی است. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۱ساعت17:2توسط شیرین. شیرین شیرین بال کیمین : .*. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin. دریافت کد چت روم فارسی.
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه -
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/post/13
گفتم:آرهاگه مشکل از من باشهتو چی کار می کنی؟ برگشتزل زد به چشامگفت:تو به عشق من شک داری؟ ندادو گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم. با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم. اون هنوزم منو دوس داره. گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه. و رفتیمنمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشیداگه واقعا. عیب از من بود چی؟ سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن. به این حرفارو به خودم ندم. طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاههم من هم اونهر دو آزمایش. دادیمبهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره.
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه -
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/post/10
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان. صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. نوشته شده در یکشنبه هفتم آبان ۱۳۹۱ساعت22:14توسط شیرین. شیرین شیرین بال کیمین : .*. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin. دریافت کد چت روم فارسی.
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/1391/08
را در یک مهمانی ملاقات کرد. آخر مهمانی، دختر را به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش را قبول کرد. در یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از آن بود که چیزی بگوید، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد خواهش می کنم اجازه بده برم خونه . یکدفعه پسر پیش خدمت را صدا کرد، میشه لطفا یک کم نمک برام بیاری؟ می خوام بریزم تو قهوه ام. همه بهش خیره شدند، خیلی عجیبه! چهره اش قرمز شد اما اون نمک رو ریخت توی قهوه اش و اونو سرکشید. دختر با کنجکاوی پرسید، چرا این کار رو می کنی؟ خیلی وقت ها ت...
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه -
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/post/9
شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه؟ خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه. دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه. نتونه به هیچکی اعتماد کنه. هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,. آخرش برسه به یه بن بست. تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه. اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه. به اون هم نمی تونه بگه. خبری از آسمون هم ندیده. مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده؟ بهش محل هم نداده. تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره.
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه -
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/post/15
نشسته بودم رو نیمکت پارک، کلاغها را میشمردم تا بیاید. سنگ میانداختم بهشان. میپریدند، دورتر مینشستند. کمی بعد دوباره برمیگشتند، جلوم رژه میرفتند. ساعت از وقت قرار گذشت. نیامد. نگران، کلافه، عصبی شدم. شاخهگلی که دستم بود س ر خ م کرده داشت میپژمرد. طاقتم طاق شد. از جام بلند شدم ناراحتیم را خالی کردم سر کلاغها. صدای تند قدمهاش و ص دای ن ف س ن ف سهاش هم. ترسخورده هول دویدم طرفش. بالا سرش ایستادم. هاج و واج ن گاش کردم. توو دست چپش بستهی کوچکی بود. کادو پیچ. محکم چسبیده بودش. ن گام رفت ماند روو آستی...
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه -
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/post/6
زیر گنبد کبود دو تا رفیق بودن و کلی حسود . . . تقصیر همون حسودا بود که حالا شده :. یکی بود یکی نبود. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت11:41توسط شیرین. شیرین شیرین بال کیمین : .*. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin. دریافت کد چت روم فارسی.
delshekasteh17.blogfa.com
خاطرات عاشقانه - تنهایی
http://www.delshekasteh17.blogfa.com/post/7
میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم! در ساحل کنار دریا ایستاده ای ,. هوای سرد ,. به خودت می آیی ,. یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ,. نه دستی که شانه هایت را بگیرد ,. نه صدای که قشنگ تر از صدای دریا باشد. اسم این تنهایی است. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۱ساعت17:2توسط شیرین. شیرین شیرین بال کیمین : .*. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin. دریافت کد چت روم فارسی.