nazaninparastoo.blogfa.com
کوچ پرستوکوچ پرستو - مامانم میخواد فارسی بخونم - کوچ پرستو
http://nazaninparastoo.blogfa.com/
کوچ پرستو - مامانم میخواد فارسی بخونم - کوچ پرستو
http://nazaninparastoo.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.192 sec
SCORE
6.2
کوچ پرستو | nazaninparastoo.blogfa.com Reviews
https://nazaninparastoo.blogfa.com
کوچ پرستو - مامانم میخواد فارسی بخونم - کوچ پرستو
nazaninparastoo.blogfa.com
کوچ پرستو
http://www.nazaninparastoo.blogfa.com/post-28.aspx
مامانم میخواد فارسی بخونم. سفر به ایران 1. اول از همه در آلمان وقتی که حرف به ایران رفتن نشده بود. اصلن دلم نمیخواست به ایران بروم. ولی وقتی شنیدم که قرار است به ایران برویم لحظه شماری کردم. تا به بالای تهران رسیدیم و خیلی خوش حال. بودم که بابام در فرودگاه. منتظر ما است اولش خوش حال بودم که بدون داداشم آمده بودیم. اما در راه انزلی بخاطرش گریه هم کردم ولی در حال لحظه شماری گریه. میکردم . وقتی به انزلی رسیدم دیگر ناراحت نبودم و به من خیلی خوش گذشت . به خانه و مدرسه ی لذت بخش . سوم اردیبهشت 1381 دنیا اومدم.
کوچ پرستو
http://www.nazaninparastoo.blogfa.com/post-32.aspx
مامانم میخواد فارسی بخونم. اگر من پی پی جوراب بلند بودم. اگر من پی پی جوراب بلند بودم هر روز تلویزیون نگاه میکردم با دوستانم. بازی میکردم و بستنی میخوردم. بعد در رختخواب منتظر روز بعد می ماندم. و روز بعد ممکن است بابام را ببینم او حتمن به من یک چمدان بزرگ پر از طلا. میدهد و با آن ها میتوانم. هر چه دلم میخواهد بخرم . ولی باورکنید من خیلی این پول را استفاده نمی کنم . این پول اینقدر زیاد هست که تمام دزدها آنرا می خواهند. میدانید که چرا من این پول را زیاد استفاده نمی کنم؟ سوم اردیبهشت 1381 دنیا اومدم.
کوچ پرستو
http://www.nazaninparastoo.blogfa.com/post-36.aspx
مامانم میخواد فارسی بخونم. امروز در کتاب نبرد رستم با کاموس از شاهنامه به یک جمله رسیدم :. این بار رستم به میدان رفت . کاموس نامش را پرسید . رستم با خشم گفت : نام من مرگ توست . و من از این جمله خوشم آمد . چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۱ ] [ ۲۳ بعد از ظهر ] [ نازنین پرستو ] . سوم اردیبهشت 1381 دنیا اومدم. توی یه بیمارستان در شهر رشت یه دنیا اومدم . انزلی و شهسوار و تهران زندگی کردم . الان تو کöلن زندگی میکنم. مثل یه پرستو کوچ کردم. اینجا رو هم دوست دارم. همه ی وبلاگمو خودم می نویسم . قالب های وبلاگ اسکین.
کوچ پرستو
http://www.nazaninparastoo.blogfa.com/post-35.aspx
مامانم میخواد فارسی بخونم. امروز تصمیم گرفتم که هر جمله ی کوچک به ذهنم می رسد را. و انشاهای خسته کننده هم تمام . چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۱ ] [ ۲۲ بعد از ظهر ] [ نازنین پرستو ] . سوم اردیبهشت 1381 دنیا اومدم. توی یه بیمارستان در شهر رشت یه دنیا اومدم . انزلی و شهسوار و تهران زندگی کردم . الان تو کöلن زندگی میکنم. مثل یه پرستو کوچ کردم. اینجا رو هم دوست دارم. همه ی وبلاگمو خودم می نویسم . ولی توی دفترم . مامانم اینجا تایپ میکنه . حرفهای خودش رو با یه رنگ دیگه مشخص میکنه. یه کم مامان . یه کم نازی 3.
کوچ پرستو
http://www.nazaninparastoo.blogfa.com/post-38.aspx
مامانم میخواد فارسی بخونم. خدایا اگه بزرگ شدم و سرم به دیوار بخورد و من گریه کنم. گریه ام از این است که من احمق بودم و به سوی دیوار رفتم؟ یا برای این است که سرم خیلی درد گرفت؟ چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۱ ] [ ۲۳ بعد از ظهر ] [ نازنین پرستو ] . سوم اردیبهشت 1381 دنیا اومدم. توی یه بیمارستان در شهر رشت یه دنیا اومدم . انزلی و شهسوار و تهران زندگی کردم . الان تو کöلن زندگی میکنم. مثل یه پرستو کوچ کردم. اینجا رو هم دوست دارم. همه ی وبلاگمو خودم می نویسم . ولی توی دفترم . مامانم اینجا تایپ میکنه .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
برف بازی با کودک درون - کوچولو مامان
http://baranhamedi.blogfa.com/post-38.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. امشب مامان داشت به بامداد غذا می داد. بامداد به من گفت: مامان تو غذا نمی خوری؟ گفتم: نه عزیزم تو بخور. بعد بامداد برام دست زد. پسرم رنگ ها رو می شناسه مثل: زرد بنفش آبی سفید سیاه صورتی نارنجی سبز قهوه ای تازه بامداد یاد گرفته یک و دو بنویسه. کوچولو ی ما بلده سازهای استان خودشو می زنه و ریتم رو کاملا می شناسه. خواننده هم هست. فقط آهنگ های محلی بلده. بامداد یک پارچه آقا بامداد گل تو باغا. ۹۱/۰۳/۳۰ 0:0 قطره ی بارون.
برف بازی با کودک درون - مامان نوشت
http://baranhamedi.blogfa.com/post-27.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. امروز باز هم میخوام من برای دوستان بنویسم. جالب این بود که توی شعر این آهنگ ها پره از اصطلاحات کشاورزی و وسایل کار روستایی. همه از خنده روده بر شده بودن که بچه این چیزا رو از کجا میدونه. خلاصه گزینش شروع شد. : باران! کل سر امیر کی بود؟ ۹۰/۰۳/۲۵ 9:17 قطره ی بارون. Www night Skin . ir. شیرینی هم خیلی دوست دارم. عاشق تولد هم هستم. کلا من عاشق همه چیزم.غیر از گل کلم! تازه من بازی رو هم خیلی دوست دارمو همین طور مهمونی رفتن!
برف بازی با کودک درون - کوچولو مامان
http://baranhamedi.blogfa.com/post-34.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. سلام اینم از تپلی ما دیگه. ببینین چه قدر شیطونکه. این عکس مال موقعیه که توی اون خونه بودیم. بچه ام چهار دست و پا راه میرفت. واسه این می گم بچه ام که بامداد به من می گه مامان. ۹۱/۰۳/۲۹ 21:23 قطره ی بارون. Www night Skin . ir. شیرینی هم خیلی دوست دارم. عاشق تولد هم هستم. کلا من عاشق همه چیزم.غیر از گل کلم! تازه من بازی رو هم خیلی دوست دارمو همین طور مهمونی رفتن! امید وارم تو این وب بهتون خوش بگذره. بابام (برنج بی نام).
برف بازی با کودک درون - اسم وبلاگم رو چه جوری انتخاب کردم.
http://baranhamedi.blogfa.com/post-20.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. اسم وبلاگم رو چه جوری انتخاب کردم. ما می خواستیم برای وبلاگ بابام اسم انتخاب کنیم. یکی یک چیزی می گفت یکی یک چیز دیگه. من گفتم : بذاریم برف بازی با کودک دوست داشتنی. مامانم گفت: باران راست میگه. ولی بهتره که بذاری: برف بازی با کودک درون. بابام قبول نکرد. مامانم گفت حالا که بابا این اسم رو انتخاب نمیکنه ، تو واسه خودت یک وبلاگ بساز و این اسم رو بذار. ۹۰/۰۱/۱۴ 22:14 قطره ی بارون. Www night Skin . ir. بابام (برنج بی نام).
برف بازی با کودک درون - رنگین کمان
http://baranhamedi.blogfa.com/post-22.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. آسمان را می لرزاند. و چشم هایت را می بندد. باران از بام ها سرازیر می شود. و در جوی ها می ریزد. رنگین کمانی در آسمان می درخشد. زود باش، زود باش بیا بیرون. بپر، لی لی کن، جست بزن. پا برهنه در باغچه بدو. بگذار تو را بغل کنم و بیندازم بالا. تا نزدیکی رنگین کمان. باز هم بالا تر تا آن طرف آسمان. تا پشت رنگین کمان. باز هم پایین تر. شعر از خودم نیستا! شعر از ساموئل ی. مارشاک. ۹۰/۰۲/۱۴ 11:41 قطره ی بارون. بابام (برنج بی نام).
برف بازی با کودک درون - خواب جدید
http://baranhamedi.blogfa.com/post-29.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. خوااب دیدم که توی حیاط خونه مون یه حوض داریم که توش یه نهنگ. داریم بعد نهنگه باهامون دوست بود و من و بامداد سوارش میشدیم. اون باهامون. بازی میکرد و فواره میزد که من تو خواب خیس می شدم. بابا عینک میزد از بالای پله. ها میپرید پایین تو حوض. من به بابا میگفتم منم میخوام بپرم. ما روی بدنش لیز. میخوردیم و میرفتیم تا آخر ولی اون دمش رو میاورد بالا و نمیذاشت ما بیفتیم. من و. باران کاملش کنه. و باران هم به این شکل کامل کرد:.
برف بازی با کودک درون - موهای بلند
http://baranhamedi.blogfa.com/post-30.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. من از بچگی دوست داشتم موهام بلند باشه. دوستام این قدر موهاشون بلنده. که از مقنعه شون میزنه بیرون . برای همین یک مو مصنوعی طلایی دارم که می ذارم سرم. و شال مامانمو دو لا می کنم. که مو مصنوعی ها بزنه بیرون! یک شب خواب دیدم موهام خرماییه ( در واقع مشکی). وای حتی نمیتونین فکرشو بکنین که چقدر اون خواب برام رویایی بود. موهای مغز خرمایی از شال قرمز زده بود بیرون. یک دوست دارم (کوثر) موهاش همین طوریه. همون طور که گفتم.
برف بازی با کودک درون - خواب وحشتناک
http://baranhamedi.blogfa.com/post-32.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. مامان نوشت: باران منظورش این بود که همون مرد کچله رو که توی تبلیغ بانک صادرات بود، تو خواب دیده بود که از توی راهروی ما یالله گویان اومده بود تو خونه مون و از پشت سرش (پس زمینه سکانس) آتیش در میومده بیرون. آخه اونم شد تبلیغ؟ آدم خوف میکنه بره توی اون بانک حساب باز کنه برا بچه. ما که همه سرمایه گذاریامون رو بردیم دوبی. ولله (چشمک). ۹۱/۰۳/۱۶ 23:26 قطره ی بارون. Www night Skin . ir. امید وارم تو این وب بهتون خوش بگذره.
برف بازی با کودک درون - من شاعرم
http://baranhamedi.blogfa.com/post-37.aspx
برف بازی با کودک درون. آدم برفی رو خیلی دوست دارم. به خاطر همین این اسم رو انتخاب کردم. دو تا شعر از خودم گفتم که براتون می نویسم:. مامان من خیاطه رنگ اتاقم ماته. بابام رفته سرکار دنبال نون حلال. خواهرم رفته دانشگاه تا آسمون زیر ماه. داداشم رفته بخوابه خیلی تنبله بیکاره. مامان رفته تو کوچه بخره نون و کلوچه. مامان من توی خونه میدوخت دونه دونه. از جای خود پریدم من سر وقت رسیدم. دیدم مامان چه خسته توی کمد نشسته. تشک پتو آوردم پارچه و اتو آوردم. مامان سرش گیج می رفت یک خورده تو دیگ میرفت. بابام (برنج بی نام).
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
Nazanin Noroozi | نازنین نوروزی
The Book of Loss. Blog at WordPress.com. Create a free website or blog at WordPress.com. Follow “Nazanin Noroozi ”. Get every new post delivered to your Inbox. Build a website with WordPress.com. Add your thoughts here. (optional).
ღ♥ღمــــه در تـاریــــکیღ♥ღ
م غز م دیگه ن میک شه. چہ حسہ جالبیہ ツ. وقتے میفهمے واسہ هیشکے. تآ ب عد از کن کور 95. ه متون رو به خدآ میسپآر م. Tags : جسم م ه س. ولی روح م رفته. ه م خوب ه م ب د. رآ در آغوش بگیر و ب פֿ. آشفتگ ی ات رآ شآن ه نפֿواه د ز د. این ج مع پ ر از تنها. Very good BEST days. حآل م خوب ا ست ا ما کمی . چ ق در زود قآطی دن یای آدم بزرگآ. ص دآی ف ریآد احساسهآی دل مو. یل ی وقته ک ه زمآ ט. از دست م در رفته. روزهآیی رو میگذرون م ک ه انگآر توی. ول ی چیزی ک ه م همه اینه که میگذره. دل م פֿوش ه. به گذ ر زمآ ט . اوج ج وون ی.
nazaninotanhayehash.persianblog.ir
منو تنهایی هام
ساعت ٧:٤٩ ب.ظ روز ۱۳٩۱/٩/٢٧. یلدا میرسد از پشت پلکهای خسته پیرزنی که سبدش را روی زمین گذاشته بود و درد پا امنش نداد رسیده بود سر پیچ کوچه به تمام گیس گلاب ها خبرآمدنش را میداد .این جا از این فاصله دخترکی مینویسد یلدا دارد میرسد از پشت تپه ی پیرمردهایی که توی عصر چلچله آفتاب میگرفتند گوشه ی دیوارهای کاهگلی.یلدا دارد میرسد توی شهری که بزرگ نبود میان دستهای دخترکی بلند قامت.یلداتون پیشاپیش مبارک! درباره : معلم به خط فاصله میگفت خط تیره خوب میدانست فاصله ها چه به روز آدمها می آورند! پروفایل مدیر : نازنین.
Domain Default page
Web Site's Default Page. This page is generated by Parallels Plesk Panel. The leading hosting automation software. You see this page because you have set up your Web server for serving a new site, but have not uploaded the site content yet. You can do the following:. Upload your Web site contents using FTP. Install Web applications on your site: an image gallery, a discussion forum, an online store, a chat, and many other applications. Create a Web site using Parallels Plesk Sitebuilder.
nazanin mir mohammad sadeghi
Wednesday, 11 April 2018. E-mail: nazanin painter@yahoo.com. Powered by Kian Pardaz Hooshmand.
کوچ پرستو
مامانم میخواد فارسی بخونم. جمعه یازدهم بهمن 1392 ] [ 11 بعد از ظهر ] [ نازنین پرستو ] . وقتی که فهمیدم چقدر مامانم را دوست دارم. همه ی اتفاقات از آنجا شروع شد که من! مامان را فرستادم ایران . برای اینکه سال تحویل را در ایران باشد. آخرین روزهایی که مامان پیش من بود خیلی خوش حال بودم . به آن فکر می کردم. که می توانم زیاد تلویزیون نگاه کنم . چون مامان همیشه گیر می دهد که تلویزیون زیاد ، بچه را چاق و خنگ می کند. هر چه می خواهم بخورم . بستنی و شکلات از همه بیشتر. و این جوری ها . برای همین مامان خواست که زودتر.
♥㋡♥عشـــق๏̯͡๏دلتنگے♥㋡♥
مطلب جدید لحظه به لحظه میخای. سلام اولش خاستم کلےدرد دل کنم ولے. بے خے صبرشد خدایا صبر الحمدا. فقط خبرمو میگم یہ نےنے3ماھہ توراہ داریم بازم بہ دعاھاتون احتیاج دارم. چهارشنبه 1 بهمن1393 9:46 بعد از ظهرنویسنده ღنازنین پریღ. سلام اولش خاستم کلےدرد دل کنم ولے. بے خے صبرشد خدایا صبر الحمدا. فقط خبرمو میگم یہ نےنے3ماھہ توراہ داریم بازم بہ دعاھاتون احتیاج دارم. چهارشنبه 1 بهمن1393 9:44 بعد از ظهرنویسنده ღنازنین پریღ. چهارشنبه 1 بهمن1393 9:44 بعد از ظهرنویسنده ღنازنین پریღ. سالگرد آشنایی ویه خبر داغ. از همگی ممن...
BabyBerry – Don't forget to hug your baby
Don't forget to hug your baby. I would like to accept the award for worst diaper changing. April 9, 2016. If you haven’t read this, do so in 2014. December 31, 2013. If you haven’t read this, do so in 2014. December 18, 2013. I read a few blogs today about metaphors and I wanted to share with you what I have learned, I have sourced the links at the bottom of my blog. What are Metaphors and how can we use them to improve our design? November 22, 2013. Source: http:/ hackdesign.org/lessons/18. Android devi...
Nazanin Parviz | Artist
دخترانگی های یک د خ ت ر
دخترانگی های یک د خ ت ر. صفحه ای از درددلهای من. مرا اینگونه باور کن. کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده. خدا دیگر کجا رفته . نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم دی 1393ساعت 16:34 توسط فائقه. و حالا.دباره من. وقتی مرا بغل می کنی چنان جاذبه آغوشت به جاذبه زمین غلبه می کند که روحم به پرواز در می آید. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مهر 1393ساعت 18:12 توسط فائقه. من و تنها من. من و من ,من و تنها , من و من. من و من , من و فردا , من و من. من و اینجا , من و اونجا , من و هرجا , من و من. 18 سالت کامل شد. Style Def...
دفتر خآآآطرآآآت
نگران نباش،حال من خوب است بزرگ شده ام. به باران دل نبند که هر چهار فصل دیوانه ات خواهد کرد! اگر ببارد ، از شوق و اگر نبارد ، از دلتنگی. NaZi] [جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲]. همیشه باران رحمتت در حال باریدن است. این ما هستم که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم! NaZi] [جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲]. صدای افتادن یخ . . . در لیوان شربت بابونه . . . کسی هر روز . . . جهانی خنک را . . . پیشکشم می کرد . . . NaZi] [جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲]. گاهی دوست دارم کفش. هایم را مانند کودکیم. تا به تا بپوشم تا ببینم. NaZi] [جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲].
