ninigamboo.persianblog.ir

sangfarshezendegi.persianblog.ir

سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/1387/6

شب قدر و پروازی عاشقانه. بوددلم آماده ی سر خوردن و درد گرفتن و گریه کردن.ولی. نگار راستی راستی امشب همه چیز دست به دست هم داده بود که. من بشینم و زار زار گریه کنم . هادی امشب از هر شب دیگه ای حالش بدتر بود . بالا سرش نشسته. ودم مثل همیشه با حسرت نگاهش میکردم. ولی اون نمیدید ‌خواب. بود یعنی چشماش بسته بود .شاید میخواست که من قرمزی. Zwnj;هیچوقت سفیدی چشماشو ندیده بودم. شاید گریه کرده بود! دلم خوش بود به دیدن همون قرمزی چشماش .آخه من عاشق. چشماش بودم .حد بینهایت چشماش به سمت بی نهایت میل. نکنه از دستم خسته.

sangfarshezendegi.persianblog.ir

اصل چیه؟؟!! - سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/post/16

شما بگید من بیراه میگم؟ تئوریه من اینه.مراسم کم خرج جهیزیه کم هزینه زندگیه پر ارج! همه پسرا میگن که بابا نمیشه ازدواج کرد این دخترا اینقدر توقعشون بالاست.یه. بله میخوان بگن هزار تا سنگ میندازن جلو پای آدم! یه خونه میخوان کمه کم. تو زعفرانیه.میگن یه ماشین مدل بالا که خودت باید داشته باشی یه مدل بالاترشم. بخرییه سرویس طلای 150 میلیونی.مراسم مفصلم که تو هتل. آزادی تازه اونم با تخفیف و به خاطر اینکه عاشقت شدم! اصلا نه بله گفتنتو. میخوام نه اینهمه خرج و برج.یکی اون وسط نفسش در نمیاد بگه آقا پسر تو. من نه به گ...

sangfarshezendegi.persianblog.ir

ازدواج سنتی بهتر است یا مدرن؟؟؟ - سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/post/20

ازدواج سنتی بهتر است یا مدرن؟ بحث این هفته ی جلسه راجع به این بود . آیا اگه افسار ازدواجمون را تنها و تنها به دست خونواده ها بسپاریم. آیا اگر تنها و تنها خودمون راجع به ازدواجمون تصمیم بگیریم حتما فرد. انتخابی همان ایده ال ما خواهد بود؟ نظرات متفاوتی بیان شد هرکی نظر خودشو داد.ولی از میان همه ی. نظرات صحبت یکی از ما چند نفر که مد نظر منه و فکر میکنم باید راجع. بهش بیشتر بحث شه چون که مقوله ی بسیار بسیار خطرناکیه رو. میخوام اینجا آنالیز کنیم اگه موافق باشید.باشد که نظرات دوستان. مارو در نتیجه گیری. بعد دو...

sangfarshezendegi.persianblog.ir

شب قدر و پروازی عاشقانه - سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/post/18

شب قدر و پروازی عاشقانه. بوددلم آماده ی سر خوردن و درد گرفتن و گریه کردن.ولی. نگار راستی راستی امشب همه چیز دست به دست هم داده بود که. من بشینم و زار زار گریه کنم . هادی امشب از هر شب دیگه ای حالش بدتر بود . بالا سرش نشسته. ودم مثل همیشه با حسرت نگاهش میکردم. ولی اون نمیدید ‌خواب. بود یعنی چشماش بسته بود .شاید میخواست که من قرمزی. Zwnj;هیچوقت سفیدی چشماشو ندیده بودم. شاید گریه کرده بود! دلم خوش بود به دیدن همون قرمزی چشماش .آخه من عاشق. چشماش بودم .حد بینهایت چشماش به سمت بی نهایت میل. نکنه از دستم خسته.

sangfarshezendegi.persianblog.ir

سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/1387/5

هر کسی را جلوه ای است! مرد ثروتمندی دختری زیبا و صاحب جمال داشت.روزی پسری با شرایط. بسیار مناسب به خواستگاری دختر آمد و مرد ثروتمند شرط ازدواج را آن. گذاشت که پسر به مدت ٣ماه در آسیاب دهکده کنار آسیابان و دختر. آسیابان کار کند و نشان دهد که حاضر است به کار سختی مثل. آسیابانی برای رسیدن به دختر ایده آلش تن در دهد.پسر قبول کرد و در. آسیاب همراه آسیابان و دختر آسیابان شروع به کار کرد. هفته ای که گذشت،مرد ثروتمند نزد استاد آمد و قضیه را برای استاد. در سخت ترین شرایط زندگی همراه دختر من باشد! دختر من در کمال.

sangfarshezendegi.persianblog.ir

سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/archive

عناوین مطالب وبلاگ سنگ فرش زندگی. 1777;۳۸٧/۸/۱٩. آیا می دانید که.(ازدواج دانشجویی). 1777;۳۸٧/۸/۱۱. ازدواج سنتی بهتر است یا مدرن؟ 1777;۳۸٧/٧/٢٠. 1777;۳۸٧/٧/۱٧. شب قدر و پروازی عاشقانه. 1777;۳۸٧/٦/۳۱. من از خونواده تو بدم میاد! 1777;۳۸٧/٦/٢٧. 1777;۳۸٧/٦/٢٢. دعای پائولویی.و پاره شعری غریب. 1777;۳۸٧/٦/۱٩. لوازم اصلیه زندگی چیه؟ 1777;۳۸٧/٦/۱٥. یک کتاب آرام برای غاشقان آرام(معرفی کتاب). 1777;۳۸٧/٦/۱۳. 1777;۳۸٧/٦/۸. هر کسی را جلوه ای است! 1777;۳۸٧/٥/٢٩. برای انتخاب همسر چی؟ نوشته شده در ساعتتوسط مدیر.

sangfarshezendegi.persianblog.ir

سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/1387/7

ازدواج سنتی بهتر است یا مدرن؟ بحث این هفته ی جلسه راجع به این بود . آیا اگه افسار ازدواجمون را تنها و تنها به دست خونواده ها بسپاریم. آیا اگر تنها و تنها خودمون راجع به ازدواجمون تصمیم بگیریم حتما فرد. انتخابی همان ایده ال ما خواهد بود؟ نظرات متفاوتی بیان شد هرکی نظر خودشو داد.ولی از میان همه ی. نظرات صحبت یکی از ما چند نفر که مد نظر منه و فکر میکنم باید راجع. بهش بیشتر بحث شه چون که مقوله ی بسیار بسیار خطرناکیه رو. میخوام اینجا آنالیز کنیم اگه موافق باشید.باشد که نظرات دوستان. مارو در نتیجه گیری. بعد دو...

sangfarshezendegi.persianblog.ir

آیا می دانید که...(ازدواج دانشجویی) - سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/post/22

آیا می دانید که.(ازدواج دانشجویی). اولین جشن ازدواج دانشجویی پس از انقلاب به صورت جمعی در سال ٧۶ در دانشگاه شهید بهشتی تهران با حضور ۶٠ زوج برگزار شد. اکنون پس ازیک دهه ازاجرای این طرح ١٧۶ هزار زوج در مراسم ازدواج دانشجویی شرکت کرده اند که ٣٧هزار نفر مربوط به ۵ سال اول و بقیه مربوط به پنج سال دوم است. شرایط شرکت در این جشنها:دانشجوبودن حداقل یکی از زوجین، پرداخت مبلغی در حدود ١٠ تا ١۵ هزار تومان و گذشت کمتر از یک سال از زمان عقد رسمی زوجین. آسیب های روانی و اجتماعی. در ایران چون از ابتدای زندگی افراد تفک...

sangfarshezendegi.persianblog.ir

سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/1387/4

سلام به عنوان اولین پستی که تو این وبلاگ میزارم، می. خواستم که یه توضیح کوچولو در مورد ماهیت وجودی وبلاگ. بگم اونم این که ما یک تعداد دختر و پسر جوون هستیم که تا. هفته قبل که 3 تاعضو جدید، که 2تاشون کنکور داده. بودن، بهمون اضافه شدن همه دانشجو هم هستیم. همگی. اعضای کانونی به نام. در فرهنگسرای دانشجوایم و قراره. این وبلاگ هم یه راهی باشه برای انتقال نظرات و تقریبا کار یه. خروجی رو برای کانونمون بازی کنه. ضمن اینکه ما هفته ای. یکبار در مکانی به نام سرای کتاب که فرهنگسرا برامون در نظر. دختری از جنس باران.

sangfarshezendegi.persianblog.ir

من از خونواده تو بدم میاد!!!؟... - سنگ فرش زندگی

http://sangfarshezendegi.persianblog.ir/post/17

من از خونواده تو بدم میاد! چند وقت پیش از تو پارک شفق رد میشدم،نرسیده به یک نیمکت. گوشه ای از مکالمات یک دختر و پسر رو تا رد شدن از نیمکتشون. شنیدم که به شرح زیر می باشد:. دختر رو به پسر:من از خونواده تو بدم میاد! در این لحظه که من. منتظر یه جواب قاطع از سمت آقا پسر بودم ،با کلی تعجب! پسر با حالتی پیروزمندانه. اصلا من خودم هم از خونواده ام بدم میاد! در اینجا بود که من با کلی شاخ روی سرم از نیمکت اونها رد شده بودم. و دیگه صداشون رو نمیشنیدم. ولی چند تا سئوال و گزینه احتمالی تو ذهنم. و دختر و پسر حق دارند.