parande-raha.persianblog.ir
پرنده رهاپرنده رها -
http://parande-raha.persianblog.ir/
پرنده رها -
http://parande-raha.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
11
SSL
EXTERNAL LINKS
16
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.795 sec
SCORE
6.2
پرنده رها | parande-raha.persianblog.ir Reviews
https://parande-raha.persianblog.ir
پرنده رها -
parande-raha.persianblog.ir
قرار نبود - پرنده رها
http://parande-raha.persianblog.ir/post/21
نمیدونم چی شد که اینجوری شد. نمیدونم چند روزه نیستی پیشم. اینارو میگم که فقط بدونی. دارم یواش یواش دیوونه میشم. تا کی به عشقه دیدنت دوباره از. تو کوچه ها خسته بشم بمیرم. تا کی باید دنباله تو بگردم. از کی باید سراغتو بگیرم. از کی باید سراغتو بگیرم. قرار نبود چشمای من خیس بشه. قرار نبود هر چی قرار نیست بشه. قرار نبود دیدنت ارزوم شه. قرار نبود که اینجوری تموم شه. یادت میاد ثانیه های آخر. گفتی میرم اما میام به زودی. چشمامو بستم نبینی اشکمو. چشمامو وا کردمو رفته بودی. چشمامو وا کردمو رفته بودی. من و دوستم خدا.
بدم میاد - پرنده رها
http://parande-raha.persianblog.ir/post/16
سلام حالم خیلی گرفتست.از همه چیزو همه کس بدم میاد.از آدما بدم میاد از دوست داشتناشون بدم میاد از دل سوزوندناو ترحمشون بدم میاد از دوست دارم گفتنشون بدم میاد .درکل آدما موجودای بیخودین! موندم خدا به چی ما دل خوش کرده! موجوداتی هستیم که هیچی حالیمون نمیشه نمیفهمیم کیو باید دوست داشته باشیم کیو نباید دوست داشته باشیم. نمیدونیم کی دوستمون داره و صلاحمون رو میخواد نمیدونیم کی دشمنمونه و بد بختی ما رو میخواد. خیلی کله شقیم و حرف فقط باید حرف خودمون باشه! ما آدما خیلی بدیم خیلی! از آدم بودنم احساس شرمندگی میکنم!
پرنده رها
http://parande-raha.persianblog.ir/post/22
چرا دنیا پره از حادثه های وارونه. عاشق یکی میشی که عاشقی نمیدونه. خدایا چرا با من؟ خودت که میدونی تحمل ندارم! خودت که میدونی کم میارم! خدایا این دیگه چه امتحانیه؟ خواهش میکنم کمکم کن. نوشته شده در ۱۳٩٠/٤/٦ساعت ۱:٤٦ ب.ظ توسط زینب نیازی و راضیه احمدی نظرات . زینب نیازی و راضیه احمدی. من و دوستم خدا.
پرنده رها
http://parande-raha.persianblog.ir/1390/4
چرا دنیا پره از حادثه های وارونه. عاشق یکی میشی که عاشقی نمیدونه. خدایا چرا با من؟ خودت که میدونی تحمل ندارم! خودت که میدونی کم میارم! خدایا این دیگه چه امتحانیه؟ خواهش میکنم کمکم کن. نوشته شده در ۱۳٩٠/٤/٦ساعت ۱:٤٦ ب.ظ توسط زینب نیازی و راضیه احمدی نظرات . نمیدونم چی شد که اینجوری شد. نمیدونم چند روزه نیستی پیشم. اینارو میگم که فقط بدونی. دارم یواش یواش دیوونه میشم. تا کی به عشقه دیدنت دوباره از. تو کوچه ها خسته بشم بمیرم. تا کی باید دنباله تو بگردم. از کی باید سراغتو بگیرم. از کی باید سراغتو بگیرم.
25 بند - پرنده رها
http://parande-raha.persianblog.ir/post/19
توی این عالم زندگی بی تو واسم معنا نداره! زندگی بی تو واسم معنا نداره) این حرف همه اونایی که به قول خودشون شکست عشقی خوردند.من که نمیتونم درکشون کنم,چون به قول زینب هنوز اونی رو که باید پیشم باشه و بهش تکیه کنم رو پیداش نکردم! وقتی 25 بند رو گوش میدم هیچی نمیفهمم این ترانه برای کسایی خوبه که روزی کنارشون یکی بوده تا تکیه کنند ولی الان بی تکیه گاه موندن! خوب یه جورایی هم تقصیر خودشونه چون نباید به هر بی سروپایی تکیه کرد! ولی وقتی هم که عاشق شدی نمیتونی رهاش کنی! به نظرتون این جور آدما باید چیکار کنن؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
11
حس تنهایی
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/90034.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. دختر پسري با سرعت120کيلومتر سوار بر موتور سيکلت. دختر:آروم تر من ميترسم. پسر:نه داره خوش ميگذره. دختر:اصلا هم خوش نميگذره تو رو خدا خواهش ميکنم خيلي وحشتناکه. پسر:پس بگو دوستم داري. دختر :باشه باشه دوست دارم حالا خواهش ميکنم آروم تر. پسر:حالا محکم بغلم کن(دختر بغلش کرد. پسر:ميتوني کلاه ايمني منو برداري بذاري سرت؟ نوشته شده در دوشنبه سی ام خرداد 1390ساعت 12:58 توسط زینب. هیچکس تنهاییم را حس نکرد. برکه طوفانیم را حس نکرد. او که سامان غزل هایم از اوست. هفته دوم تیر 1390.
حس تنهایی
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/90051.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. معصومانه گفت می مانی؟ روزی عزم رفتن کرد. گفتم تو که گفته بودی می مانی؟ قول ماندن به دیگری داده ام. نوشته شده در چهارشنبه پنجم مرداد 1390ساعت 11:34 توسط زینب. وقتی دستام خالی باشه. وقتی باشم عاشق تو. غیر دل چیزی ندارم. که بدونم لایق تو. خدا یا بازم تنها شدم و. دوباره فقط تو رو دارم. ببخش که بازم موقع بی کسی یادت افتادم. نوشته شده در شنبه یکم مرداد 1390ساعت 19:42 توسط زینب. هیچکس تنهاییم را حس نکرد. برکه طوفانیم را حس نکرد. او که سامان غزل هایم از اوست.
حس تنهایی
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/90042.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟ هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و. گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟ لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟ دیدی که بهت بگه عشق چیه؟ بشی عشق یعنی...
حس تنهایی -
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/post-29.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. معصومانه گفت می مانی؟ روزی عزم رفتن کرد. گفتم تو که گفته بودی می مانی؟ قول ماندن به دیگری داده ام. نوشته شده در چهارشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۰ساعت 11:34 توسط زینب. هیچکس تنهاییم را حس نکرد. برکه طوفانیم را حس نکرد. او که سامان غزل هایم از اوست. بی سر و سامانیم را حس نکرد. هفته سوم شهریور ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته او ل مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰. هفته دوم تیر ۱۳۹۰. هفته او ل تیر ۱۳۹۰. هفته چهارم خرداد ۱۳۹۰. هفته سوم خرداد ۱۳۹۰. ما همان جمع پراکنده.
حس تنهایی -
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/post-33.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. وقتی که میگویی دوستت دارم اول روی این جمله خوب فکر کن شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش شدن او ختم شود. نوشته شده در سه شنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 17:8 توسط زینب. هیچکس تنهاییم را حس نکرد. برکه طوفانیم را حس نکرد. او که سامان غزل هایم از اوست. بی سر و سامانیم را حس نکرد. هفته سوم شهریور ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته او ل مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰. هفته دوم تیر ۱۳۹۰. هفته او ل تیر ۱۳۹۰. هفته چهارم خرداد ۱۳۹۰. هفته سوم خرداد ۱۳۹۰. کد جست و جوی گوگل.
حس تنهایی -
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/post-36.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. مث اون موج صبوري كه وفاداره به دريا. تو مهي مثل حقيقت. چه قدر تازه و پاكي مث ياساي تو باغچه. مث اون ديوان حافظ كه نشسته لب طاقچه. تو مث اون گل سرخي كه گذاشتم لاي دفتر. مث اون حرفي كه ناگفته مي مونه دم آخر. تو مث بارون عشقي روي تنهايي شاعر. تو همون آبي كه رسمه بريزن پشت مسافر. مث برق دو تا چشمي توي يك قاب شكسته. مث پرواز واسه قلبي كه يكي بالاشو بسته. مث اون مهمون خوبي كه ميآد آخر هفته. مث اون حرفي كه از ياد دل و پنجره رفته. مث پاييزي . وليكن پري از گل هاي پونه. بيا مث...
حس تنهایی -
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/post-31.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. حلول ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن. نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به شما تبریک عرض میکنم . . . نوشته شده در دوشنبه دهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 14:57 توسط زینب. هیچکس تنهاییم را حس نکرد. برکه طوفانیم را حس نکرد. او که سامان غزل هایم از اوست. بی سر و سامانیم را حس نکرد. هفته سوم شهریور ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته او ل مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰. هفته دوم تیر ۱۳۹۰. هفته او ل تیر ۱۳۹۰. هفته چهارم خرداد ۱۳۹۰. هفته سوم خرداد ۱۳۹۰. ما همان جمع پراکنده. کد جست و جوی گوگل.
حس تنهایی
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/90063.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. مث اون موج صبوري كه وفاداره به دريا. تو مهي مثل حقيقت. چه قدر تازه و پاكي مث ياساي تو باغچه. مث اون ديوان حافظ كه نشسته لب طاقچه. تو مث اون گل سرخي كه گذاشتم لاي دفتر. مث اون حرفي كه ناگفته مي مونه دم آخر. تو مث بارون عشقي روي تنهايي شاعر. تو همون آبي كه رسمه بريزن پشت مسافر. مث برق دو تا چشمي توي يك قاب شكسته. مث پرواز واسه قلبي كه يكي بالاشو بسته. مث اون مهمون خوبي كه ميآد آخر هفته. مث اون حرفي كه از ياد دل و پنجره رفته. مث پاييزي . وليكن پري از گل هاي پونه. بيا مث...
حس تنهایی -
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/post-35.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. شرمنده اگه جواب کامنتاتونو ندادم.دلیل این چند وقت نبودنم به خاطر دسترسی نداشتن به نته! شما به بزرگواری خودتون ببخشید.سر فرصت جواب همه رو میدم. نوشته شده در یکشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۰ساعت 18:13 توسط زینب. هیچکس تنهاییم را حس نکرد. برکه طوفانیم را حس نکرد. او که سامان غزل هایم از اوست. بی سر و سامانیم را حس نکرد. هفته سوم شهریور ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته او ل مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰. هفته دوم تیر ۱۳۹۰. هفته او ل تیر ۱۳۹۰. هفته چهارم خرداد ۱۳۹۰.
حس تنهایی
http://www.zeinabneiazi.blogfa.com/90044.aspx
به نام خدایی که همدم و رفیق تنهاییمه. ترجیح می دهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم. تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم. نوشته شده در پنجشنبه سی ام تیر 1390ساعت 15:41 توسط زینب. سلامیه چند روزی نبودم که آپ کنم دوستان لطف کردنو نظر دادن که چرا آپ نمیکنی! میدونید دلم گرفته از آدمای اطرافم از همشون چون وقتی بهشون نیاز دارم نیستن! خیلی نامردیه که بهترین دوستات فراموشت کنن. چقدر وحشتناکه که هیچکس دلش برای من تنگ نشد.هیچکس نپرسید کجایی؟ حتی اونایی که خیلی دم از معرفت میزدن!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
16
شوق پرواز
شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ه.ش. آزادگي جان يه آمار بده ببينيم دنيا دست کيه. آزادگي جان يه آمار بده ببينيم با چند تا پبرو ميتونيم کتابمون رو چاپ کنيم؟ هرکي پيرو بيشتري داره قبل از چاپ کتابش، با اعضا مشورت کنه ١۴٠٠ سال بعد دردسر نشه کتابش رو آتش بزنن. انتشاراتي آشنا هم سراغ دارم با قيمت تعاوني و کيفيت خدا. نوشته شده توسط جيگيلي. سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ ه.ش. چه کرده آزادگي با اين لوگوي چهارشنبه سوري، دمش گرم. نوشته شده توسط جيگيلي. شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ ه.ش. سه شنبه زلزله اي ديگر در راه است. نوشته شده توسط جيگيلي.
پرواز
گاهی وقتا از شدت دلتنگی گریه که هیچ! دلم می خواهد های های بمیرم. بفهم لعنتی. . .پسری دارد ناز تورا میکشد که غرور خورشید به گرد پای غرورش نمی رسید. . . دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 3:31 ] . حالا که رفته اے. بیشتر از خودم مےسوزد. فکحالا که رفته اے. بیشتر از خودم مےسوزد. کسےبه اندازه ے مندوستت خواهد داشت. عش ق ی عنﮯ:. وقتﮯ ازت پ رسیבט چﮧ نسبتﮯ ب ا خانم בارﮮ? س رت رو بالآ بگیرﮮ. و شجاعانﮧ بگﮯ عشقمه. دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 3:24 ] . شاید این قصه اشتباست. نه شاید قصه های که میگن اشتباه ست. تاجری گفت : ع...
پرواز را بخاطر بسپار
پرواز را بخاطر بسپار. کاش می شد . که کسی می آمد. این دل خسته ی ما را می برد. چشم ما را می شست. راز لبخند به لب می آموخت. کاش می شد . دل دیوار پر از پنجره بود. قفس ها همه خالی بودند. کاش می شد . که غم و دلتنگی ، راه این خانه ی ما گم می کرد. کاش ما تجربه ای می کردیم. شستن اشک از چشم. بردن غم از دل. نوشته شده در جمعه 28 تیرماه سال 1392ساعت 03:55 ب.ظ توسط مهتاب. بهار را نشان بده. سلام به دوستان عزیز و مهربانم. بلاخره برگشتم ، اگرچه با تاخیر. تقدیم به شما همراهان گرامی. تو مهربان من بیا کنار پنجره. ستاره ی مه...
یک لحظه با هم
یک لحظه با هم. سلامی به زیبایی آبی آسمان. سلامی به دلهای پاک. سلامی به خاطرات گذشته. سلام به شما که هستید. به شمایی که خواهید بود. پس درود بر شمایی که با بودنتون به بودن من هم رنگ موجودیت بخشیدین. بوستان شعر و ادب. یک قدم تا خدا. برگی از دفتر خاطرات من. اس ام اس انبوه. با عرض سلام و خوش آمد گویی به شما دوست عزیز. تاريخ : یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۱ 0:0 نویسنده : محسن. وقتی به خانه برگشتم. مادر من فقط یك چشم داشت.من از اون متنفر بودم.اون همیشه مایه خجالت من بود. مامان تو فقط یك چشم داره. اون هیچ جوابی نداد.
پرنده رها
چرا دنیا پره از حادثه های وارونه. عاشق یکی میشی که عاشقی نمیدونه. خدایا چرا با من؟ خودت که میدونی تحمل ندارم! خودت که میدونی کم میارم! خدایا این دیگه چه امتحانیه؟ خواهش میکنم کمکم کن. نوشته شده در ۱۳٩٠/٤/٦ساعت ۱:٤٦ ب.ظ توسط زینب نیازی و راضیه احمدی نظرات . نمیدونم چی شد که اینجوری شد. نمیدونم چند روزه نیستی پیشم. اینارو میگم که فقط بدونی. دارم یواش یواش دیوونه میشم. تا کی به عشقه دیدنت دوباره از. تو کوچه ها خسته بشم بمیرم. تا کی باید دنباله تو بگردم. از کی باید سراغتو بگیرم. از کی باید سراغتو بگیرم.
پرنده تنها
پنجشنبه 1 مردادماه سال 1388. من ملک بودم و فردوس برین جایم بود. آدم آورد در این دیر خراب آبادم. شنبه 16 خردادماه سال 1388. از همه آدما بیشتر، گربه توی حیاط خلوتمون رو دوست دارم. چهارشنبه 12 فروردینماه سال 1388. درست گفتی که توی ۲۷ سالگی مرتکب قتل میشم ، اما نگفتی قتل نفس . پنجشنبه 6 فروردینماه سال 1388. آذر ۶۲ ، به دنیا اومدم . مهر ۷۳ ، راهنمایی تیزهوشان قبول شدم . آذر ۷۵ ، نقل مکان به تهران و عدم موافقت برای ادامه تحصیل در تیزهوشان تهران . اردیبهشت ۸۵ ، انصراف از فوق لیسانس هوافضای شریف . عناوین آخرین ی...
parande-ye-atash.persianblog.ir
ققنوس پرنده آتش
خدا را دست به دست نکنید مردم! فروکنیدش در این زمین. بگذارید من هر شب با ترس سیب دزدی کنم. ساعت ۸:۱۱ ب.ظ روز پنجشنبه ٤ تیر ۱۳٩٤. تگ ها : نسیان نامه. پیام های ديگران . سکته، از پشت خنجر میزند. در بامداد سه شنبه ی گرم. این درد برایم از جنس دیگریست. که هیچکس در آن شریک نیست. و این هیچکس مقصر این نیست. سکته از پشت خنجر میزند. که وقت تنگ است. درد، د رد است. تگ ها : مردی بلند قد. پیام های ديگران . در انزوای شروع تابستان. و موهایی به هم چسبیده. تکرار چیزی است که اتفاق نیافتاده است. تگ ها : نسیان نامه. برگشتی وا...
پرنده زخمی (نوید نیکفرجام)
پرنده زخمی (نوید نیکفرجام). تو درد من رو میدونی.از تو چشام اونو میخونی.بیا بگو عشق من.کنار من تو میمونی. وبلاگ گروه تبلیغات نیکفرجام. تاریخ:جمعه 16 مرداد 1394 01:09 ق.ظ نویسنده : navid dacascas. کاش این قلب پاکم. عشق رو از نگاهت. تاریخ:سه شنبه 16 تیر 1394 10:49 ب.ظ نویسنده : navid dacascas. بابا چه بد کردم. تقدیم به تموم پدر های عزیز. بابا چه بد کردم. بابا چه بد کردم. جان و دلم بودی. با این رخ زردم. با تو چه بد کردم. بابا چه بد کردم. بابا چه بد کردم. بهار بهار بهار بهار. سبزه همیشه همه جا. دل زمین چه شاده.
آسمانی برای پرواز
بسم الله الرحمن الرحیم. همه ی سخنان ما تکه هایی هستند که از سفره اندیشه فرو می ریزند. جز کسانی که دلهایشان آکنده از اسرار است کسی رازهای دل ما را درک نمی کند. کسی که فقط در خوشی هایت با تو شریک است ولی در درد و رنج هایت با تو شریک نیست در حقیقت کلید هفت در بهشت را از دست داده است. آیا اشتباهی بزرگتر از پی بردن به اشتباهات دیگران هست؟ گزیده ای از سخنان جبران خلیل جبران). نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم آبان 1392ساعت 19:54 توسط. چه سخت است توانستن در ندانستن! جبر و قید او را از شکنجه نمی دانم چه کنم؟
Plastmasinių gaminių gamyba, liejimas iš plastiko - UAB Parande
Plastmasės liejiniai, liejimas iš plastmasės. UAB Parandė specializuojasi techninės paskirties. Plastmasinių gaminių gamyboje. Taip pat, gaminame ir. Individualias liejimo formas pagal klientų pageidavimus. Visos teisės saugomos UAB Parande 2017.
