razeparastesh.blogfa.com
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشقشعر یعنی قلعه ای از جنس عشق -
http://razeparastesh.blogfa.com/
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق -
http://razeparastesh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
3.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
58
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
3.133 sec
SCORE
6.2
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق | razeparastesh.blogfa.com Reviews
https://razeparastesh.blogfa.com
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق -
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
http://www.razeparastesh.blogfa.com/8703.aspx
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق. از کدام کلمه آویزان شوم تا تو را تعریف کنم. به تو مي انديشم. به تو که آبي ترين دريا را به دلم بخشيدي. همه ي غربت آن شبها را. دانه دانه از تنم بر چيدي. به تو مي انديشم. به تو که آسمانم را نور پاشيدي. آن ستارگان خاموش قلبم را. تو بودي که نوراني ديدي. به تو مي انديشم. به تو که آرام به من خنديدي. و صداقت بود در چشمانت. که تنها از من پرسيدي. به تو مي انديشم. تو که فاصله ها را دزديدي. تک تک لحظه هايم را. نفس نفس جان تازه بخشيدي. به تو مي انديشم. به تو مي انديشم. تو که خدايم شدي.
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
http://www.razeparastesh.blogfa.com/8608.aspx
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق. برای زیباترین عشق زیبایم. برای بهانه ی زیستنم. در باغ بی برگی زادم. و در ثروت فقر غنی گشتم. و از چشمه ی ایمان سیراب شدم. و در هوای دوست داشتن،دم زدم. و در آرزوی آزادی سر بر داشتم. و در بالای غرور،قامت کشیدم. و از دانش،طعامم دادند. و از شعر، شرابم نوشانند. و از مهر،نوازشم کردند. و حقیقت،دینم شد و راه رفتنم. و خیر ،حیاتم شد و کار ماندنم. و زیبائی، عشقم شد و بهانه ی زیستنم! نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۶/۰۸/۲۹ 14:38 توسط گل یخ. یک آسمان از تو. وبلاگ بهار: وبلاگ بهار. قلم من , کاغذ تو.
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق - در آغوش مهتاب
http://www.razeparastesh.blogfa.com/post-78.aspx
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق. این منم تنها و حیران نیمه شب. كرده ام هم راز خود مهتاب را. گویم : امشب بینم آن گل را به خواب؟ من مگر در خواب بینم خواب را. پرتو نور خیال انگیز ماه. روح را تا آسمان ها می برد. هر كجا زیبایی و لطف و صفاست. روح عاشق را به آنجا می برد. می گشایم دست : ". آه : این آغوش گرم و نرم توست. این همان گیسوی پر چین و شكن. وین همان چشمان پر آزرم توست. می گیرمت چون جان به بر. با دل و جان می گریز م. این همان دست نوازش بخش توست. وین تن از برگ گل نازك ترت. روز تا شب سوختم چشم انتظار. روح شیدا می...
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
http://www.razeparastesh.blogfa.com/8712.aspx
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق. ماههاست زيباترين جملات را براي امروز کنارمي گذارم، امشب اما همه جملات فرار کرده اند، همينطور بي وزن و بي هوا آمدم بگويم. روزی که برای اولین بار قلم دست گرفتی و از دوازده رنگ جعبه مدادرنگی ات ، رنگ قرمز را برداشتی و خطوطی مبهم کشیدی. یک روز توانستی با همان مدادرنگی قرمزت شکلی شبیه قلب کوچکت بکشی و آن را پر از خون گرم دستانت کنی. بزرگتر که شدی عشق را با دستانت حک کردی روی کاغذ، قرمز و زیبا. نرم نرمک چیزهایی فهمیدی. تو هم دوست داشتی این دوست داشتن را روزی حس کنی. عشق یعنی در فرا...
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
http://www.razeparastesh.blogfa.com/8612.aspx
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق. امروز روزی است که خدا فرزند خود را به زمین هدیه داد . خدا، خدای محبت است. من یک زمان این را فهمیدم که خدا چقدر من را دوست دارد و بارها حس کردم که چقدر دوستش دارم. این خلقت را سپاس و همه ی عشقم تقدیم به او. آسمان را فرشته ها ستاره باران میکنند تا شب تولدت همچون روز خلقتت نورانی باشد. و در دل آرزوهای زیبایی برایت دارند. و من هم بهترینها را از خدا برایت خواستارم. دوستان عزیز امروز تولد عشق من هست، این عشق نه از لحظه ی دیدار، بلکه از زمان خلقت او متولد شد. وبلاگ بهار: وبلاگ بهار.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
قلم من,کاغذ تو - مزرعه شادی
http://www.sangpir.blogfa.com/post-10.aspx
قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . اذر بود . فکر کنم . صبح قرار بود بریم سفر ، صبح خیلی زود . می گم خیلی زود بود یعنی واقعا خیلی زود . اما کی راه افتادیم؟ یعنی همون جا نشد. که سوار اون یکی بشیم پس این دفعه عطایش را به لقایش بخشیدیم. مینی بوسو می گم. و سوار بر ماشین شدیم. این که می گم ماشین یک دلیل بیشتر نداره و اونم اینه که با سوخت کار می کنه و احیانا حرکت می کنه وگرنه هیچ دلیل دیگه ای نداره. تو کوزه بشکن ، ما کوزه گرو. رسیدن به نزدیک ترین روستاست ...
قلم من,کاغذ تو - باور کنید
http://www.sangpir.blogfa.com/post-12.aspx
قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . باور کنید این مستی نیست. سالهاست که دیوانه ام دست خودم نیست. دیوارها مانعم می شوند که هر روز تکیه به ان ها می زنم . باور کنید این مستی برای خودم نیست. سالهاست که از ان دیگرانم خودم در دست خودم نیست. ادم ها زیاد شده اند , راه را بند اورده اند که هر روز دست بر شانه یکی از ان ها می گذارم . باور کنید این مستی کار همیشگیم نیست. سالهاست که از خانه دورم خواب و خوراکم به دست خودم نیست. باور کنید این مستی خطری ندارد.
قلم من,کاغذ تو - پاک کن
http://www.sangpir.blogfa.com/post-13.aspx
قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . هنوز پشت به ابرها می نویسم. باران را روانه می کند تن به سایه نمی دهم که بان اش را خورده ام میان حرف ها. دنبال چه می گردی ، بهار نیامده این حسادت ابر های بی موقع تابستان است. تن به تو نمی دهم. هنوز می نویسم و حالا جلوی خورشید را هم گرفته این ابر این ابر دست نخورده. فریاد می زنم و غرش می کند و دوباره این بار با باد به سراغ خط کشی های ذهن من می اید. مگر تو اسمان نداری؟ زمین را چه کار؟ و به جوش می ایم و می گویم کجایی؟
قلم من,کاغذ تو
http://www.sangpir.blogfa.com/8612.aspx
قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . اذر بود . فکر کنم . صبح قرار بود بریم سفر ، صبح خیلی زود . می گم خیلی زود بود یعنی واقعا خیلی زود . اما کی راه افتادیم؟ یعنی همون جا نشد. که سوار اون یکی بشیم پس این دفعه عطایش را به لقایش بخشیدیم. مینی بوسو می گم. و سوار بر ماشین شدیم. این که می گم ماشین یک دلیل بیشتر نداره و اونم اینه که با سوخت کار می کنه و احیانا حرکت می کنه وگرنه هیچ دلیل دیگه ای نداره. تو کوزه بشکن ، ما کوزه گرو. رسیدن به نزدیک ترین روستاست ...
قلم من,کاغذ تو - باغ من
http://www.sangpir.blogfa.com/post-5.aspx
قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . اسمان ابری نیست فرش خورشید هنوز زیر پایش پهن است. قله ها گاه گهی ز تمنای به ابر جامه ای می پوشند که نه گل دارد و نقش به همانندی شالیست عظیم. با غ من سر سبز است که در ان , بادیه گاهی شخمی می زند تا که بدانی قدرش. باغ من سرسبز است نه به اندازه دشت. باغ من دار و درختی دارد نه به اندازه جنگل اما تنه و ریشه و برگی دارد. باغ من اب ندارد چاهی که به اندازه این باغ بکندم کافیست. گهی از سخره و سنگی پیداست. حرف های یک دل.
قلم من,کاغذ تو
http://www.sangpir.blogfa.com/8510.aspx
قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . تو کجا بودی دل تو کجا بودی عشق تو کجا بودی یار. بعد از انی که به دارم بردند و جزایم کردند و خرابم گفتند به ندانی کشتند و ندیدند و نگفتند ، مرا سر به خطا تیغ زدند. تو کجا بودی یار. اینک از بهر چه ایینه به منزل بردی درد ، مر کم داشتیم که تو درمان فریبی گشتی ،. که نه تنها دستم بال نشد بلکه چون تسکینی که فقط بهر دو شب مهمان بود ،. خود به دردی بدتر روح ما را به خوشی وقت شدی. تو کجا بودی عشق. تو کجا بودی دل.
ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا - داشتن چشمانت
http://www.tandisegham.blogfa.com/post-29.aspx
ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا. اى رهرو نازك دل ميان ما راه درازى نيست لرزش يك برگ. بنام آن که ازک ر م او پروانه زیباست. قشنگترین سلامم به تمام نازنینای شاعر و شعر دوست. خیلی وقته که نیستم واقعا شرمنده سرم خیلی شلوغه. آخه دنیای جوونای این قرن فقط شده کار و کار و کار. منم یکی از همین جوونا. خدا بهمون رحم کنه. خب بالاخره فرصت شد و اومدم. با یه شعر بازم از خودم. امیدوارم به دلای قشنگتون ، قشنگ بشینه. روی جانماز سبز طبیعت وجودم. نماز شکر داشتن چشمانت را می خوانم. چه می دانی چه شوری دارد این رکوع این سجود. مرگ س...
ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا - یادت می آید؟
http://www.tandisegham.blogfa.com/post-19.aspx
ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا. اى رهرو نازك دل ميان ما راه درازى نيست لرزش يك برگ. هیچ یادت می آید مرا. جایی مرا دیده ای. من همان غریبه ام که زود آشنا شد. من همان بوسه ی سبزم. که کنار خال رنگینی درج شده. من همانم یادت آمد؟ من همانم همکلاس آسمان. دوست تقدیر دشمن سرنوشت. من همانم که امید. در فراسوی وجودش پرپر می زد بی رنگ. من همانم که طلوع. از غم دیدارش زودتر سرخ می شد. من همانم یادت آمد؟ من همانم که دل پروانه. از غم هجرانش به تپش می افتاد. من همانم که عطرش. غم دیوانگی گلها را سر و سامان می داد.
ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا - باز هم سبک جدید
http://www.tandisegham.blogfa.com/post-31.aspx
ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا. اى رهرو نازك دل ميان ما راه درازى نيست لرزش يك برگ. باز هم سبک جدید. سلامی به گرمی خود دوزخ. دوستان بازم اومدم پر رنگ تر. تو سبک جدید خوب پیش میرم. یا به ماه یا خورشید. یا به هر چیزی که خدا زیبا آفریده نیازی نیست. چرا که خدا همه را یکجا به من داد. تو را به من داد . یک وقت به سرت نزند. چرا که رسوا خواهم شد. و همه خواهند دید. لحظه لحظه ی ترا. خوشحال میشم نظرتون رو بدونم. نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۸۸ساعت ۲۰:۲۹ بعد از ظهر توسط XAD. بنام نویسنده راز عشق.
مثل هیچ وقت ، مثل همیشه - آخ که من چه زود دلم میگیرد !
http://www.win2.blogfa.com/post-13.aspx
مثل هیچ وقت ، مثل همیشه. برای سر دادن لحظه هایی که شبیه هیچم ، شبیه هیچ. جایی برای جا نهادن . برای جا گذاشتن ، برای حک کردن لحظه هایی که شبیه هیچم . ضرر کرده اید اگر نخوانیدش. آخ که من چه زود دلم میگیرد! مثل رنگی کردن همهی نقاشی های سیاه و سفید تمام خوابهای همین سهشنبهها میمانم ،. مثل مهمانی دادن به خود در ظهر خستگیها ،. مثل وقتی که در اوج بیحوصلگی ، بنشینی و برای خودت یک ناهار تمام عیار آماده کنی و . . . مثل خود خود تازگی میمانم . ولی آخر ندانستم که چرا اینهمه خیلی زود دل من میگیرد!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
58
راز عشق
مذهبی,سیاسی ,فرهنگی. مجله اینترنتی دانستنی ها. خرید لیزر پوینتر سبز. تعیین قدر السهم مشارکت. اس ام اس جدید و خنده دار. سایت اجتماعی فارس عرب. می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟ گفت: مردم چه می گویند؟ می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! مادرم گفت: مردم چه می گویند؟ به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: . گفت: مردم چه می گویند؟ گفت: مردم چه می گویند؟ گفتند: مردم چه می گویند؟ از طرف قبرستان...
Eigen gratis webwinkel beginnen of meer?
De opgevraagde webwinkel kan niet gevonden worden. Er is nog geen webwinkel beschikbaar onder de naam www.razep.nl. Wellicht is www.razep.nl verkeerd geschreven. Controleer de spelling van dit adres. Een eigen webwinkel beginnen. Voor meer informatie over het aanmaken van een webwinkel ga naar CCV Shop. Indien u wel een webwinkel had verwacht op dit adres neem dan contact op met support.
رازِ پاییز
نوشته شده توسط پاییز در پنجشنبه ۱ اسفند۱۳۹۲ ساعت 18:0 موضوع لینک ثابت. دلم می شکند . چون سکوتی که به یک ولوله ای می شکند. ش کوه کم کن که دلم با گله ای می شکند. بعد آن هلهله های شب تو با دگران. هر کجا می شنوم هلهله ای می شکند. پلک آهسته بزن خانه ی خشتی دلم. گاه با لرزه ی هر زلزله ای می شکند. گل روییده به راهی است دلم میدانی. هر سحر با گذر قافله ای می شکند. آه نقاشی دل بر ورق خاطره ها. عاقبت لای ورق باطله ای می شکند. نوشته شده توسط پاییز در چهارشنبه ۳۰ بهمن۱۳۹۲ ساعت 12:0 موضوع لینک ثابت. شاید دردناک باشد !
راز پاییز
امروز برات شعر گفتم :. من " تو " را می بوسم. من " تو" را می بوسم. ایراد ندارد ، به کسی چه اصلا. شعر خودم است . من " تو " را می بوسم. نوشته شده در سه شنبه ۳۰ دی۱۳۹۳ساعت13:33توسط. دو چشمت از عسل لبریز و لبهایت شکر دارد. بیا، هرچند میگویند: شیرینی ضرر دارد. زدم دل را به حافظ ، دیدم او امشب برای من -. لبش میبوسم و در میکشم می" در نظر دارد. پریشان است و افسون و هوس در چشم او جمع است. پری رو از پریده رنگ آخر ک ی خبر دارد؟ اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است. کمر چون مو ندارد او ، ولی مو تا کمر دارد.
راز پاک
اللهم صل علی محمد و آل محمد. نوشته جات یک سیب زمینی. سردار شهید آقا مهدی باکری. 4آسمان(خوش اومدی دوست عزیز). 5دلنوشته های خط خطی. 6مه رویان بستان خدا. 9پایگاه اطلاع رسانی مسجد دانشگاه تربیت معلم آذربایجان. 10وبلاگ شخصی استاد روح الله ایمانی یامچی. 12ناله ها و فریاد های عاشقانه. 13ولایت در اسلام ناشی از ارزشهاست. دست دادن خانمی با زنان. جمله زیبا در مورد صدقه. طری مینویسم، هر چند خیلی وقت بود از خیر وبلاگ شخصی داشتن گذشته بودم. میگذارند نبودم و هیچوقت. بعد از نقل مکان از. مانده ام چه بگویم! این باشد که من...
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق. این منم تنها و حیران نیمه شب. كرده ام هم راز خود مهتاب را. گویم : امشب بینم آن گل را به خواب؟ من مگر در خواب بینم خواب را. پرتو نور خیال انگیز ماه. روح را تا آسمان ها می برد. هر كجا زیبایی و لطف و صفاست. روح عاشق را به آنجا می برد. می گشایم دست : ". آه : این آغوش گرم و نرم توست. این همان گیسوی پر چین و شكن. وین همان چشمان پر آزرم توست. می گیرمت چون جان به بر. با دل و جان می گریز م. این همان دست نوازش بخش توست. وین تن از برگ گل نازك ترت. روز تا شب سوختم چشم انتظار. روح شیدا می...
راز پــروانـه
مينويسم واسﮧ عشقم./ كﮧ بدونﮧ و بخونﮧ كﮧ چقد دوستش دارم ./. خ ستﮧ ام . ق لب م ./. روي آ ے من . شب ه نگ آم. م رگ خام وش ی. عاشقانه های داش حمید. چهار كله پوك خوشگل. اگر باران ببارد دوباره عاشق ميشوم. د خت رﮮ بآا سآنس سﮯگآر. م جيد م حمد. زندگی رنگ رنگی من. هیهات من ویروس کخ دار. ب چه ي بآحآل. پ س ر خ جآل تي. اس تي آر اس ام اس. ا سطوره د ردهآ. ج ملآت عاشقانه ي زيبآ. ح رفهاي م ن. دل خوشم با ت و. گالري عکس هاي زیبا. وکیل و کارشناس دادگستری. اس ام اس عاشقانه جدید. سایت اجتماعی فارس عرب. اس ام اس جدید و خنده دار.
دفتر دل
هیچ روزه داری گرسنگان را درک نمی کند چون امید به افطار دارد. نوشته شده در چهارشنبه 1 مرداد1393ساعت 11:19 بعد از ظهر توسط فرزانه. چه سعادتي است كه كسي پيدا شود كه دوستش بداري. و او هم تو را دوست بدارد ، آن هم در محلي زيبا و آرام. نوشته شده در جمعه 16 خرداد1393ساعت 2:18 بعد از ظهر توسط فرزانه. تنهایی قشنگ ترین و بی منت ترین حس دنیاست،چون برای داشتنش نیاز به هیچ کس نداری. نوشته شده در جمعه 16 اسفند1392ساعت 7:33 بعد از ظهر توسط فرزانه. زندگی دو نیمه است،نیمه اول در انتظار نیمه دوم و نیمه دوم در حسرت نیمه اول.
راز پرواز
مرگ در راه عزت ، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت جز مرگی که با آن زندگی نباشد نیست (امام حسین علیه السلام). حلقومها را می توان برید اما فریادها را هرگز. فریادی كه از حلقوم بریده برمی آید جاودانه می ماند. سید شهیدان اهل قلم. شنبه 12 آذر 1390 : نویسنده : فاطمه امیرزرگر. هر شهید کربلایی دارد. هر شهید کربلایی دارد. و کربلا را تو مپندار که شهری است میان شهرها و نامی است در میان نام ها، نه! کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقتی نیست. هر شهید کربلایی دارد. شهید سید مرتضی آوینی.
"راز ماندن"
عشق و دیگر هیچ. بگذار تمام دنیا مسخره ات کنند! چهره بدون آرایشت را. می ارزد به یک لبخند رضایت مهدی فاطمه عجل الله. گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه میگفتند. چادر تو نه برای نشان دادن فقر در سریال های کشورت است نه لباس متهمان دادگاه و زندان ها. چادر تو تاج بندگی توست. سند زهرایی بودنت را امضا میکند. طعنه ها دلسردت نکند بانو با افتخار در کوچه های شهر قدم بزن. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۳ساعت 23:39 توسط "آذر اسدی". مصاحبه ی خواندنی و جذاب رکسانا و دکتر بماند. حالا،به دفتر جناب آقای دکتر؟ چرا شما دانش...
...راز پــــــرواز ....
ادامه دارد . :). نوشته شده در 2013/6/2. توسط * ملودی *. بعضی از واقعیت ها مثل علامت سوال میمونن! در عین اینکه واضح و روشنن ولی بازم جای سوال داره . این حس این روز های منه . نمی دونم واقعیت رو بپذیرم یا بازم واسه خودم وانمود کنم که چیزی نشده؟ نوشته شده در 2012/10/20. توسط * ملودی *. هوای دل، امشب ،عجیب ابری ست . خسته و آشفته در تنهایی خودم . نه باران ، نه گیتار . هیچ چیز آرامم نمی کند . نوشته شده در 2012/9/19. توسط * ملودی *. روزهای عجیب سپتامبر . به من نگاه کن! حس و حال این روزهایم عجیب ست . September 12...