fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا -
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/post-60.aspx
روزهای من و دیانا. امروز شنبه است پیام سر کاره جند ماهی از مغازه میگذره کار و کاسبی بد نیست اما هنوز به دولت اینجا معرفی نکرده خودشو حالا من همش استرس دارم دولت بفهمه همه چی خراب شه .متظر مارای دانشگاه من هستیم اگر درست بشه بعدش اعلام میکنیم. اسمم توی Dcu دراومه رشته ادبیات زبان انگلیسی.چی میشه .نمیدونم.میتونم؟ نمیدونم.فعلا فقط دارم میرم جلو. این نامه لعنتی منم هنوز نیومده و من هنوز درحسرت روز دیدار. کلا مودی ام.یه روز خراب خرابم یه روز خوبم .خوابام غراش میشه کلی چرت و پرت میبینم.الان منتظرم. ساناز جون و...
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا -
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/post-61.aspx
روزهای من و دیانا. سلام الان ساعت 12 شبه روز 4 شنبه 2 بهمن 92. بعد از 5 سال و 5 ماه انتظار بالاخره اومد. و مهمتراز همه دیانا. حالا دیگه چند وقت دیگه آزاد میشم. مرصی که صدامو شنیدی. مرصی که تنهام نزاشتی. این سالها خیلی سخت بود خیلی. نوشته شده در چهارشنبه دوم بهمن 1392ساعت 23:55 توسط مامان ارزو. دوباره اومدم با کوله باری از غربت. دیانا جونم میره مهد کودک. بوسه دیانا لذتبخش ترین چیز دنیاست. آیا بدیم آیا ندیم. رکسی جون و سینا. ساناز جون و سام. ازاده جون و دیانا. شقایق جون و سوژین.
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا - اه اه اه
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/post-56.aspx
روزهای من و دیانا. وایییییییییییییییییییییییییییییی از دست این بلاگفا یکساعت تایپ کردم همش رفت. نوشته شده در شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۰ساعت 21:30 توسط مامان ارزو. دوباره اومدم با کوله باری از غربت. دیانا جونم میره مهد کودک. بوسه دیانا لذتبخش ترین چیز دنیاست. یه دختر داریم شاه نداره. صورتی داره ماه نداره. به کس کسونش نمیدیم .به همه کسونش نمیدم .به کسی میدیم که کس باشه .بیرهن تنش اطلس باشه .شاه بیاد با لشکرش شاهزاده ها دور و برش. آیا بدیم آیا ندیم. رکسی جون و سینا. ساناز جون و سام. ازاده جون و دیانا.
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا - دوباره اومدم با کوله باری از غربت
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/post-58.aspx
روزهای من و دیانا. دوباره اومدم با کوله باری از غربت. وای که این غربت لعنتی منو کشت. من دلم تنگ شدهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه. من طاقتم تموم شده. از روزمره گی های اینجا. از زندگی بدون تغییر. از فکر کردن به دوستایی های اینجا.دوستی های مزخرف.بی ثبات. آدمهایی که هیچ وقت وفادار نیستن.هیچ کدومشون. دلم یه تغییر میخواد. یه ذره بهانه واسه زندگی کردن. میخواستم الکی دستم رو به حالت زدن بکنم صدا نکنه محکم قوری اسباب بازیشو میکوبید رو سبدش اعصابم بهم ریخت. بهم گفت با گریه. دیانام رو حفظ کن خدایا.
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/9211.aspx
روزهای من و دیانا. سلام الان ساعت 12 شبه روز 4 شنبه 2 بهمن 92. بعد از 5 سال و 5 ماه انتظار بالاخره اومد. و مهمتراز همه دیانا. حالا دیگه چند وقت دیگه آزاد میشم. مرصی که صدامو شنیدی. مرصی که تنهام نزاشتی. این سالها خیلی سخت بود خیلی. نوشته شده در چهارشنبه دوم بهمن 1392ساعت 23:55 توسط مامان ارزو. دوباره اومدم با کوله باری از غربت. دیانا جونم میره مهد کودک. بوسه دیانا لذتبخش ترین چیز دنیاست. آیا بدیم آیا ندیم. رکسی جون و سینا. ساناز جون و سام. ازاده جون و دیانا. شقایق جون و سوژین.
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/9005.aspx
روزهای من و دیانا. دردی در سینه ام هست که مرحمی برایش نیست سینه ام جایگاه حرفهای خنجری شده که هر طرف به سوی قلبم نشانه میروند. به دروغ میخندم تا اطرافیانم فکر کنم شادم اما واقیعت چیز دیگریست به هر طرف فرار میکنم تا از خود فرار کنم غمی نهفته در وجودم فریاد میزند . بلند بلند بلندتررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر :(. نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مرداد 1390ساعت 11:13 توسط مامان ارزو. بوسه دیانا لذتبخش ترین چیز دنیاست. چند روز اول ماه رمضان هم روزه گرفت...
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/9109.aspx
روزهای من و دیانا. دوباره اومدم با کوله باری از غربت. وای که این غربت لعنتی منو کشت. من دلم تنگ شدهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه. من طاقتم تموم شده. از روزمره گی های اینجا. از زندگی بدون تغییر. از فکر کردن به دوستایی های اینجا.دوستی های مزخرف.بی ثبات. آدمهایی که هیچ وقت وفادار نیستن.هیچ کدومشون. دلم یه تغییر میخواد. یه ذره بهانه واسه زندگی کردن. میخواستم الکی دستم رو به حالت زدن بکنم صدا نکنه محکم قوری اسباب بازیشو میکوبید رو سبدش اعصابم بهم ریخت. بهم گفت با گریه. دیانام رو حفظ کن خدایا.
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا - حرف دل
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/post-53.aspx
روزهای من و دیانا. دردی در سینه ام هست که مرحمی برایش نیست سینه ام جایگاه حرفهای خنجری شده که هر طرف به سوی قلبم نشانه میروند. به دروغ میخندم تا اطرافیانم فکر کنم شادم اما واقیعت چیز دیگریست به هر طرف فرار میکنم تا از خود فرار کنم غمی نهفته در وجودم فریاد میزند . بلند بلند بلندتررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر :(. نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۰ساعت 11:13 توسط مامان ارزو. دوباره اومدم با کوله باری از غربت. دیانا جونم میره مهد کودک.
fesgheliarezoo.blogfa.com
روزهای من و دیانا
http://www.fesgheliarezoo.blogfa.com/9205.aspx
روزهای من و دیانا. امروز شنبه است پیام سر کاره جند ماهی از مغازه میگذره کار و کاسبی بد نیست اما هنوز به دولت اینجا معرفی نکرده خودشو حالا من همش استرس دارم دولت بفهمه همه چی خراب شه .متظر مارای دانشگاه من هستیم اگر درست بشه بعدش اعلام میکنیم. اسمم توی Dcu دراومه رشته ادبیات زبان انگلیسی.چی میشه .نمیدونم.میتونم؟ نمیدونم.فعلا فقط دارم میرم جلو. این نامه لعنتی منم هنوز نیومده و من هنوز درحسرت روز دیدار. کلا مودی ام.یه روز خراب خرابم یه روز خوبم .خوابام غراش میشه کلی چرت و پرت میبینم.الان منتظرم. ساناز جون و...