zendeginaame.blogfa.com
وصله های زندگی من
http://zendeginaame.blogfa.com/8908.aspx
وصله های زندگی من. نوشته شده در شنبه ۲۹ آبان۱۳۸۹ساعت 21:30 توسط سمانه. بيست آبان هشتاد و نه. نوشته شده در پنجشنبه ۲۰ آبان۱۳۸۹ساعت 1:10 توسط سمانه. نوشته شده در یکشنبه ۱۶ آبان۱۳۸۹ساعت 23:17 توسط سمانه. چهار آبان هشتاد و نه. امروز دقیقا پنج سال از روزی که با تو آشنا شدم می گذره. پنج سال با تو بودن و عاشق بودن رو با تو تجربه کردم. با تمام وجودم دوستت دارم محسن عزيزم و اين روز قشنگ و به ياد موندني زندگيمون رو بهت تبريك ميگم. پ ن : امشب ساعت ۸ ميرم تهران! نوشته شده در سه شنبه ۴ آبان۱۳۸۹ساعت 16:0 توسط سمانه.
khazaneye-man.blogfa.com
خـزانـــــــه ی گمشــــــــــــده
http://www.khazaneye-man.blogfa.com/8906.aspx
اینجا خزانه ی ناگفته های من . وقتی عصبانیم . وقتی آرومم . دلم میخواد بنویسم . بنویسم که چه حسی ، چه حالی دارم و کجا بهتر از اینجاست؟ دلم نمیخواد درباره ی بعضی از نوشته هام چیزی بشنوم یا بخونم . برا همین خیلی از کامنت دونی ها بسته اس . نگو بازشون بذار ، اگه حرف خاصی داری مطمئنن میتونی جایی برا گفتنشون تو کامنت دونی های دیگه پیدا کنی . ا. عشق هفت ساله ی من. دختری از هیچ جا. تاریکی ها ابدی هستند. منم دشنام پست آفرینش نغمه ی ناجور. من و تنهایی هام. به تو می رسم همیشه در نهایت رسیدن. DaIlY FrOM No.T N. کلا تا...
zendegiemanto.blogfa.com
زندگي من و تو ؟ - می رویم
http://zendegiemanto.blogfa.com/post-286.aspx
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. از اینجا می روم . باشد که با رفتنم همه خاطرات تلخ این دوسال از ذهن و روحم پاک بشه . اگه دوست دارید همچنان همراه من باشید. Http:/ zendeganieman.blogfa.com/. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۰ساعت 14:1 توسط پری. يه زندگي با كلي آرزو ، اميد بود. پاييز بهار زمستون جوني. يك عدد سارا جوني. ني ني راحيل جوني. من و احساسم جوني. خاطرات روزانه يلدا و ياشار جوني. از بخت خوشم دل به تو دادم جوني.
nanazi88.blogfa.com
خانه ی مجازیه من و اقای همسر -
http://www.nanazi88.blogfa.com/post-42.aspx
خانه ی مجازیه من و اقای همسر. نانازی و خاطره هاش. اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشی عاشقانه کنیم. نوشته شده در جمعه سی ام بهمن ۱۳۸۸ساعت 13:52 توسط فرناز. بنام خدایی که آفرید مرا. برای خوشبختی من تو را. من فرناز هستم اینجا از بهترین خاطراتم مینویسم. تا بهترین لحظاتم ثبت بشه. ارزوی خوشبختی را برای تمام دوستان هم وبلاگیم دارم. راستی عزیزان من اینجا هر چی که می نویسم فقط برای خودم مینویسم نه قصد تعریف دارم نه تو هین به کسی. من و دل* *(وفا جون).
shabahang-20.mihanblog.com
کوچه گردان عاشق - آشناییییییییییی
http://shabahang-20.mihanblog.com/post/protected/2
مطلب رمز دار : آشناییییییییییی. این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. نوشته شده در شنبه 1388/07/4 ساعت 14:27 توسط شمیم. قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت. زندگی را دوست دارم چون زندگی زیباست. هفته اول اسفند 1388 1. هفته دوم آبان 1388 1. هفته اول آبان 1388 1. هفته چهارم مهر 1388 2. هفته سوم مهر 1388 3. هفته اول مهر 1388 2.
manoaghayehamsar.blogfa.com
خانه عشق من
http://manoaghayehamsar.blogfa.com/9004.aspx
نوشته شده در دوشنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۰ساعت 9:17 توسط لیلی. Design By : Night Melody. سلام من لیلی هستم 26 سالمه در تاریخ 24/12/86 با کسی که به اندازه دنیا دوسش دارم عقد کردم ودر تاریخ 1/2/88 با هم عروسی کردیم و رفتیم زیر یک سقف . اینجا رو انتخاب کردم برای ثبت خاطرات روزانه ام . خاطرات یلدا و یاشار. خط خطیهای یک مدل اسلامی. ساراجون خونه مهربونی ها. جز تو تموم دنیا پر. قالب های نایت ملودی. Design by : Night Melody.
atreseeb.blogfa.com
❀همـ خونـ ه❀ - 47
http://www.atreseeb.blogfa.com/post-48.aspx
این روزها حسابی سرم با کلاس زب ان گرم ه و کمتر فرصت میکنم ب ه کارهای دیگ ه برسم. علت اینک ه خیلی وقت ه ننوشتم هم همین ه. این ترم ب ه امید خدا بیست و پنج م اسفند ماه تموم میش ه. خیلی ترم خست ه کننده ای! برای عید برنام ه ی سفر داری م ولی فعلا مقصد معلوم نیست! احتمالا میریم شه ر ما. هنوز هیچ کاری برای عید نکردم ، ن ه خون ه تکونی ، ن ه خرید و ن ه . شنبه ششم اسفند ۱۳۹۰ ] [ 17:20 ] [ سمان ه ] . دلیل اینک ه آرومم ، امید لمس دستات ! آخرین پست سال 90. خونه ی جوجو و پیشی. شراره جون مامان باربد. یک فرشته ی خوشبخت.
zendeganieman.blogfa.com
زندگی من - :(
http://zendeganieman.blogfa.com/post-9.aspx
آنچه این روزها بر من می گذرد. يه وقت فكر بد نكنيد ها كه تو ف.ب اددتون نكردم ها. از اداره به من گير دادن. كه چرا اونجايي و اينا. منم از قبلش حذف كردم. مجبور شدم حذف كنم. كار هم كه خيلي زياد شده. همتون رو مي خونم. اما ببخشيد نظر نمي رسم بذارم براتون. به ياد همتون هستم. كار هم خوبه بد نيست. حجمش زياد شده .خيلي. نوشته شده در یکشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۰ساعت 13:22 توسط پریناز. من پریناز 27 ساله اینجا از خودم و فقط خودم و فقط خودم می نویسم . به امید روزهای شاد. آنچه بر من گذشته است 1. آنچه بر من گذشته است 2.
atreseeb.blogfa.com
❀همـ خونـ ه❀
http://www.atreseeb.blogfa.com/9010.aspx
دیروز ب ه همراه پدرشوهر و مادرشوهرم رفتی م آسای شگاه معلول ین ذه نی و جس می. مادرشوهرم نذر داشت و قرار بود بره و ی ه مبلغی رو ب ه این مرکز اهدا کن ه. رفتی م ملاقاتشون. خیلی حالم گرفت ه بود. انقدر از دیدن ما خوشحال بودن ک ه انگار چند سال بود ک ه ما رو می شناختن! هر کار میکردم نمیتونستم جلوی اشک هام رو بگیرم و ناخودآگاه اشکم سرازیر میشد. قسمت مربوط ب ه معلولین خیلی خیلی ناراحت کننده بود. حالم بد شد و اومدم بیرون از سالن. پیرزنی ک ه زیر لب زمزم ه میکرد " میخوام برم خون ه "! تمام روز رو تنها ام و همسری مثل ه...