zzmohammadzade.blogfa.com

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها -

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-52.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. در حسرت نگاهت با آن برق چشمانت. در کنار مردمانی مرده. نوشته شده در دوشنبه بیستم تیر ۱۳۹۰ساعت 0:47 توسط ریما و ایلیا. من به خاطرت از قاب این لحظه های بی روح گذشتم. شاید که همسفر شویم. لحظه های تو اصلا قاب ندارد. دیدم با سنگ قاب لحظه هایت را زدی شکسته ای. من فکر می کردم می توانم خورشید را با دستانم بگیرم . حالا می بینم اشتباه می کردم. گویا سوء تفاهمی رخ داده باشد. و حالا که این اقرار نامه را می نویسم. فقط خواسته ام حرف هایی ناچیز را گفته باشم . ترانه ای که با تو شنیدم. که تو را دیدم .

ms1379.blogfa.com

رویای صورتی - طاوس خانم

http://www.ms1379.blogfa.com/post-6.aspx

نوشتهای مائده و سحر. طاووس خانم قشنگه خوشگل و رنگارنگه. ملوسه وعروسه وقتی براش دست می زنی. میرقصه وخوش حاله خیلی قشنگ میرقصه. بال های رنگارنگشو میلرزونه خیلی قشنگ. نازنازی ومهربونه پیش همه عزیزه. همه میدارن اون رو دوست چون که قشنگ و ملوسه. شنبه چهارم تیر ۱۳۹۰. سه دختر شاعر کوچولوی ناز. 1570;رشيو. 1589;فحه نخست. Weblog Themes by Blog Skin.

ms1379.blogfa.com

رویای صورتی

http://www.ms1379.blogfa.com/9003.aspx

نوشتهای مائده و سحر. لالالالایی قوری لب طلایی. لالا بکن توسینی کناره قند وچایی. صبح که رسید بابا را با قلقلک صدا کن. چایی بده تندوتند اما حالا لالا کن. دوشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۰. خورشید خانوم قشنگه خوشگل ورنگارنگه. میادبالادوباره به ماشادی می بخشه. خورشیدخانم عروسه اون خوشگل وملوسه. تو ر سفید می پو شه مثل پری ها میشه. ستاره ها قشنگن خو شگل و رنگارنگن. می خوان برن عروسی چشمک زنون و رقصون. باموهای طلایی می خوان به همه کنند مهربونی. اقا داماد مهربون اومد به اسمون زود. کردن باهم عروسی اون دوتا جوون باهوش.

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها -

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-51.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. وقتهایی هست که چیزی نباید گفت . الان همان وقت است! من به آرامش پلکهایت. را درگیر هم کن. می خواهم رخ خوابت. را مرور می کنند! آرامش به لامسه ام. بیداری لجوج من کنار خواب تو. نوشته شده در جمعه سوم تیر ۱۳۹۰ساعت 13:12 توسط ریما و ایلیا. من به خاطرت از قاب این لحظه های بی روح گذشتم. شاید که همسفر شویم. لحظه های تو اصلا قاب ندارد. دیدم با سنگ قاب لحظه هایت را زدی شکسته ای. من فکر می کردم می توانم خورشید را با دستانم بگیرم . حالا می بینم اشتباه می کردم. گویا سوء تفاهمی رخ داده باشد.

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها - ایلیای من رفت... شکسته شد قاب لحظه های من...

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-41.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. ایلیای من رفت. شکسته شد قاب لحظه های من. به روی گونه تابیدی و رفتی . مرا با عشق سنجیدی و رفتی. تمام هستی ام نیلوفری بود. تو هستی مرا چیدی و رفتی. کنار انتظارت تا سحرگاه . شبی هم پای پیچک ها نشستم. تو از راه آمدی با ناز و آنوقت . تمنای مرا دیدی و رفتی. شبی از عشق تو با پونه گفتم . دل او هم برای قصه ام سوخت. غم انگیز است تو شیدایی ام را. به چشم خویش فهمیدی و رفتی. چه باید کرد این هم سرنوشتیست. ولی دل را به چشمت هدیه کردم. سر راهت که می رفتی تو آن را . به یک پروانه بخشیدی و رفتی. جنون ...

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها - نامه ای به خودم

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-36.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. نامه ای به خودم. ببخشید که باز مزاحمت شدم داشتم حرف هایی که اون روز با هم زدیم رو می خوندم همون هایی که اون شب همش می اومدیم و در جواب هم نظر میذاشتیم هنوز هم هست. دلم خیلی گرفته ایلیا. خیلی تنها شدم. ازت بی خبرم اما دوست ندارم مزاحمت بشم فقط امیدوارم حالت خوب باشه و پر از انگیزه واسه ادامه ی زندگی . آهنگ وبو عوض کردم یه چیزی گذاشتم که کلمه به کلمه اش حرف دلمه خواهش می کنم اگه قبلا هم گوش کردی اینبار به خاطر من گوش کن . قرار بود این وبلاگ بشه قاب لحظه ها. از خونمون از این قاب لحظه ها.

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها - درپی راهیم

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-57.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. روزگاری چند گذراندیم در قابی. گاه گاهی همه باهم بودند. ما درپی راهیم نه قابی رویایی. نوشته شده در شنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 1:25 توسط ریما و ایلیا. من به خاطرت از قاب این لحظه های بی روح گذشتم. شاید که همسفر شویم. لحظه های تو اصلا قاب ندارد. دیدم با سنگ قاب لحظه هایت را زدی شکسته ای. من فکر می کردم می توانم خورشید را با دستانم بگیرم . حالا می بینم اشتباه می کردم. گویا سوء تفاهمی رخ داده باشد. و حالا که این اقرار نامه را می نویسم. فقط خواسته ام حرف هایی ناچیز را گفته باشم .

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها -

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-29.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. من به خاطرت از قاب این لحظه های بی روح گذشتم. شاید که همسفر شویم. لحظه های تو اصلا قاب ندارد. دیدم با سنگ قاب لحظه هایت را زدی شکسته ای. من فکر می کردم می توانم خورشید را با دستانم بگیرم . حالا می بینم اشتباه می کردم. گویا سوء تفاهمی رخ داده باشد. و حالا که این اقرار نامه را می نویسم. فقط خواسته ام حرف هایی ناچیز را گفته باشم . ترانه ای که با تو شنیدم ". را فراموش نمی کنم . من خودم را می گذارم وسط این لحظه های بدون قاب. اگر دلت خواست مرا هم بشکن . من ناراحت نمی شوم . که تو را دیدم .

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها -

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-32.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. رسم مسخرهای دارد زندگی. زندان ش را من میک شم! هنوز میشود با گفتن دوستت دارم. تو را خوشحال کرد. پس دروغ گفتن هم. کسیکه ه ل ت داد از من پ رت شدی بیرون،. جای تو را گرفتها ند. ناراحت نیست م، باور کن! لااقل، با من حرف میزنند اینها! نوشته شده در یکشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 9:41 توسط ریما و ایلیا. من به خاطرت از قاب این لحظه های بی روح گذشتم. شاید که همسفر شویم. لحظه های تو اصلا قاب ندارد. دیدم با سنگ قاب لحظه هایت را زدی شکسته ای. من فکر می کردم می توانم خورشید را با دستانم بگیرم .

ghabe-lahzeha.blogfa.com

قاب لحظه ها -

http://www.ghabe-lahzeha.blogfa.com/post-42.aspx

لحظه های شیرین و تلخ. این بارتو چشم بگذار من فراموشت می کنم. فقط تا صد بشمار،. من بازی را خوب نمی دانم،. خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را؟ تورافراموش کنم یا خاطره را؟ این بازی کی تمام می شود؟ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۰ساعت 8:8 توسط ریما و ایلیا. من به خاطرت از قاب این لحظه های بی روح گذشتم. شاید که همسفر شویم. لحظه های تو اصلا قاب ندارد. دیدم با سنگ قاب لحظه هایت را زدی شکسته ای. من فکر می کردم می توانم خورشید را با دستانم بگیرم . حالا می بینم اشتباه می کردم. گویا سوء تفاهمی رخ داده باشد.